دکتر ماکان آریا پارسا در مصاحبه ای ویدیویی نسبت به ادعاهای دروغ و بی پایه و اساس محمد جرجندی پاسخ داد. ویدیو در ادامه آورده شده است:
متن این مصاحبه در ادامه آورده شده است:
سوال کننده: سلام جناب آقای دکتر آریا پارسا روزتون بخیر باشه
دکتر آریا پارسا: سلام وقت شما بخیر
آیا دکتر آریا پارسا یک آقا زاده است؟
سوال کننده: توی این ویدیو میخوام به یک سری حواشی اخیر که توی فضای مجازی در موردشما مطرح شده بهش بپردازیم. اول از همه بهمون بگین که آیا شما آقازاده هستید؟ یا خانواده ثروتمندی داشتید؟ چون راجع به این خیلی صحبت میشه.
دکتر آریا پارسا: بسیار عالی به نام خدا اگر منظور شما از آقازاده کسی هست که دارای اصل و نصب خانوادگی هست، قطعاً من یک آقازاده هستم. چرا چون پدر من یکی از جانبازی جنگ و یک ارتشی فداکار و مادر من یک فرهنگی بوده که سالها توی مدارس و دانشگاه فعالیت علمی داشته است. اما اگر به مفهوم اینکه مثلاً ما یک پول باد آوردهای از یه جایی بهمون رسیده، خیر؛ اصلاً من آورده مالی از جایی نداشتم – حتی یک ریال – و کل مجموعه پارس را از صفر ایجاد کردیم.
معرفی گروه بین المللی پارس پندار نهاد
سوال کننده: بله دوست داریم از زبان خود شما به عنوان مدیرعامل در مورد گروه بینالمللی پارس پندار نهاد و شرکتهای زیرمجموعه اش بشنویم.
دکتر آریا پارسا: پارس پندار نهاد یک شرکت سهامی خاصه که بالغ بر ۱۵ سال از تاسیسش میگذره، بیش از ۴۰ میلیارد سرمایه ثبتی داره یعنی تو اداره ثبت، ثبت شده و شرکت سودآوری است، بسیار در زمینههای مختلف فعال بوده، نزدیک به هزار نیروی انسانی بیمه شده تحت تکلف داره، چندین زیرمجموعه متنوع داره؛ مثل مجموعه راه پارسی کانادا، مثل مؤسسه دادگران حق و عدالت، موسسه آموزش عالی فن پردازان که همگی مجموعه های بسیار قوی هستند. برنامه ای که برای آینده پارس پندار نهاد داریم باید بگویم که ما از آموزش سیستمهای مدیریت کیفیت، کاریابی و … شروع کردیم وارد فضای املاک شدیم، کار املاک انجام میدیم، وارد اقتصاد فرهنگ شدیم، روی پروژههای فرهنگی هنری مثل فیلم، موسیقی، سینما سرمایهگذاری میکنیم و تمام برنامهریزی ما این هست که تو این حوزهها سرمایهگذاری خارجی داشته باشیم، فعالیت هایی هم هست که به زودی اخبارش را خواهید شنید.
پارس پندار نهاد جوایز متعددی از جاهای مختلف داره، هم مراجع ملی و هم مراجع بینالمللی. بسیار شرکت پر افتخاریست، بسیار شرکت جوانیست، شرکتی است که افراد نخبه زیادی رو دور خودش جمع کرده و کارهای بزرگی را انجام میده و من مطمئنم که این شرکت در آینده اقتصادی کشور نقش قابل توجهی رو ایفا خواهد کرد.
محمد جرجندی کیست؟
سوال کننده: سؤال بعدی در مورد موضوع اصلی بحث ماست. یک آقایی هست به نام جرجندی که در یک وب سایت به نام وب آموز یک سری از اتهامات را به شما نسبت داده که حالا ما میخوایم یکی یکی راجع بهشون با شما صحبت کنیم ایشون خودشون جرایم سایبری متعددی را مرتکب شده، اما ما اول میخوایم از زبان شما بشنویم که اصلاً ایشون کی هست؟ و اینکه سابقشون چیه؟
دکتر آریا پارسا: آقای محمد جرجندی بمی – ایشون سابقاً کارمند بانک بودن، توی ایران توی قسمت IT یک بانک فعالیت میکردن. ایشون گروهی رو با یک سری از دوستانشون تحت عنوان شبگرد داشتن که فعالیتهای سایبری و هک انجام می دادند. زمانی که ایران حضور داشتن توی وب سایتهای دستگاههای امنیتی غذایی کشور نفوذ و هک میکنه. ایشون به خاطر انجام همین کار ایشون زندان اوین؛ توی زندان اوین پشیمون میشه – تصورش این بوده که اگر این کارو انجام بده احتمالاً منافعی براش خواهد داشت، پست و جایزهای بهش میدن که یه همچین کاری کرده – ولی به خاطر این کارش به زندان میفته و پشیمون میشه و با سیستمهای امنیتی کشور همکاری میکنه – شما اگر رأی محکومیت ایشون را ببینید باید حداقل چند سال به خاطر این کار زندان میرفته – ولی ایشون یک مدت محدودی زندان بوده و بعد با توجه به همکاری ای که با نهادهای امنیتی داشته مقداری از مجازاتش بخشیده شده و از زندان آزاد میشه. زمانی که از زندان آزاد میشه، دوستانش بهش پیشنهاد می دهند که با توجه به کاری که انجام داده و حکمی که گرفته به ترکیه بره و پناهنده بشه.
ایشون دقیقاً همین کارو میکنه یعنی رأی دادگاه رو برمیداره و ازش استفاده میکنه. میره ترکیه و به کشور ایالات متحده آمریکا پناهنده میشه. عنایت داشته باشید زمانی که شما پناهنده میشید، باید اثبات بکنید که جون من در خطر هست و باید بگویید که اگر من برگردم به کشورم ممکنه اتفاقی برام بیفته. لذا باید کارهایی انجام دهید که به قول گفتنی اپوزیسیون نمایی است. یعنی خودتونو ضد حاکمیت مملکت نشون بدید. با انجام این کارهاست که پناهندگی شما تایید میشه و شما را در کشور مقصد نگه می دارند. یکی از دلایلی که ایشون همچنان علاقهمند هست که خودش را به عنوان اپوزیسیون نشون بده اینه که پناهندگی ایشون باید تمدید بشه تا بتونه پاسپورت آمریکا را همچنان داشته باشه.
در رابطه با سایت وب آموز باید بگویم که وب سایت وب آموز سایتی است که ایشون داشته و در اون سایت بستههای آموزشی و … در زمینه امنیت سایبری می فروخته و به نوعی از این راه کسب درآمد میکرده است. خب چون خود من هم چند سال پیش بحث آموزش الکترونیک را داشتم به گونه ای رقیب آموزشی منم محسوب می شده است و کینه و عداوت این مدلی هم ایشون از بنده دارند؛ و این مورد هم به شکلی مزید بر علت میشه بابت اقداماتی که علیه ما انجام داده است.
داستان مدارک جعلی چیه؟
سوال کننده: حالا به طور کلی اصلاً می فرمایید جریان این مدارک جعلی و آقای جرجندی چیه؟
دکتر آریا پارسا: بیایم از نقطه نظر عقلانی به موضوع نگاه کنیم ایشون رفته یه سایت آمریکایی را هک کرده و یه لیست 300 نفری از توی اون درآورده و میگه اینا مدرک دکترا گرفتند. دروغ اولش اینجاست که همه افرادی که توی اون لیست قرار دارند، دکترا ندارند. یکسری از انها کارشناسی و کارشناسی ارشد هستند، یکسری از انها تکراری هستند. مثلا یک نفر هست که چند تا مدرک داره و … .
حالا ما فرض میکنیم که این لیست ۳۰۰ نفر باشند. مبلغی هم که مثلا ما دریافت کردیم بین ۳ تا ۵ میلیون است. فرض میکنیم برای هر مدرک ۵ میلیون تومان دریافت شده. 300 تا ۵ میلیون تومان میشه ۱ میلیارد و نیم. این اتفاق سال ۹۵ افتاده است. ما با درنظر گرفتن نرخ تورم، این عدد را ضربدر ۱۰ می کنیم. یعنی یک میلیارد و نیم سال 95 حدودا میشه 15 میلیارد در سال 1402. من در حال حاضر دارم دو برابر این مبلغ را فقط به کارمندهای شرکت حقوق میدم. فرض کنید که ماکان آریا پارسا تصمیم گرفته که آبروشو به حراج بگذاره. با ۱۵ میلیارد تومنی که نصف حقوق ماهیانه پرسنل من میشه، غیر منطقی است. اصلا این مبنای عقلی نداره که یه نفری بخواد آبروشو با این مبلغ کم به حراج بگذاره. خیلی این حرف اشتباه است. یعنی حتی از نقطه نظر عقلانی هم این موضوعیت نداره.
ماجرای فروش مدارک جعلی
سوال کننده: همون طور که من خدمتتون عرض کردم ایشون چندین ادعا را مطرح کردند که شما به جای خوبی اشاره کردید که اولین اتهامش این هستش که شما مدارک آموزشی می فروختید. بیایید به ترتیب بررسی کنیم و با این شروع کنیم که این جریانش چی بوده است؟
دکتر آریا پارسا: ببینید خب من سالهاست که در حوزه آموزش فعالیت دارم (حدود 15 تا 20 سال). چون خانواده منم فرهنگی بودن مؤسسه آموزش عالی داشتیم، آموزشگاه فنی حرفه ای و مؤسسات آموزشی متنوع. خدمت شما عرض کنم که چند سال پیش فردی میاد و به ما مراجعه میکنه و میگه: ” افرادی که شما به اونها آموزش میدی را بیایید به من هم ارجاع بدید. من هم یک سری آزمون از اونها میگیرم و در نهایت یک سری مدارک دانشگاهی خارجی را برای اونها صادر می کنیم.” ما این کار را از وزارت علوم تحقیقات فناوری استعلام میکنیم که آقا ما اجازه همکاری با این مجموعهها را داریم یا خیر؟
جواب استعلام این بوده که همکاری با فلان موسسه آموزشی بلامانع است. خب ما این نامه استعلام را داشتیم و یک تعداد خیلی کم – شاید حدود ۱۰ نفر – را ما به اون فرد ارجاع می دهیم. این فرد بعدا در مشهد به جرم مدارک جعلی دستگیر میشه. یه تعدادی از افرادی که ما ارجاع دادیم این مدارک را از اون فرد دریافت می کنند.
ببینید نکتهای که مهمه اینه ما اصلا این مدارک رو صادر نکردیم. هیچ ارتباطی بین ما و بین صدور این مدارک وجود نداره. آقای جرجندی توی وب سایت وب آموز میاد چند تا دلیل ارائه میکنه، میگه این دانشگاه جعلی مال بنده است. دلایلش چیه؟ میگه ایشون این موضوع را توی یک کانال تلگرامی تبلیغ کرده است. در جواب باید گفت که ما تبلیغ کردیم؛ گفتیم که یک همچین فرصتی برای افراد وجود دارد. می توانید مثلا این دوره رو بگیرید با همکاری فلان فرد چنین مدرکی به شما داده می شود. ولی مگر ما مدرک را پرینت کردیم، چاپ کردیم دادیم دست مردم؟ به ما چه ربطی داره؟ اون فرد را توی مشهد گرفتند. به 20 سال حبس محکوم شده. طرف رفته زندان و محکومیتش را هم طی کرده اصلا به ما چه ربطی داره؟
دلیل بعدی هم این است که ایشون یک صدایی را به یکی از کارمندهای ما منتصب میکنه و میگه که مثلاً ایشون داره این خدمت را مشاوره میده. بازم چه ربطی داره؟ اولاً باید خود این صدا (voice) صحت سنجی بشه؛ حالا ما اصلاً فرض را بر این میگذاریم که ویس مربوط به ماست. خب چه ربطی داره؟ چطور ایشون میتونه صدور این مدارک را اثبات کنه؟ من که نگفتم روی این موارد تبلیغ نکردم، من که نگفتم تعدادی از دانشجوها را معرفی نکردم، ولی من کی اینو صادر کردم؟ چه ارتباطی بین من و این مدارک وجود داره؟ whois سایتش مال من بوده؟ دادگاه اومده مدارک را در محل کار من پیدا کرده؟ این ها که همگی جای دیگه کشف شده، همه اونها مستند شده، جاهای دیگه پیدا شده و حتی یه مکانی را از اون فرد توی مشهد کشف کردند که مدارک اونجا بوده است. اصلاً به ما چه ربطی داره؟ واقعاً من ارتباط بین صدور این مدارک را با خودم نمیفهمم.
بحث سر این است که ایشون چطوری میتونه این ادعاها را ثابت کنه؟ ایشون صدور را بیاد با دلایل متقن به من منتسب کنه. بله ما تبلیغ کردیم. اجازه هم گرفتیم که با اون فرد همکاری کنیم. صدور مدارک به ما چه ارتباطی داره؟ ایشون میگه مثلاً شما توی انگلستان شبیه به این دانشگاه را ثبت کردی.
اولاً ثبت کردن شرکت توی انگلستان را همه میتوانند انجام بدهند. تو میتونی بروی به نام مثلا یک هنرپیشه یک شرکتی را توی انگلیس ثبت کنی. حتما نباید به نام خودت باشه (می توانی به نام یه فرد دیگر شرکت ثبت کنی).
دلیل دوم اینکه فرض بفرمایید که ما اصلاً رفتیم یک شرکتی مثلاً به نام دانشگاه داوطلبان نیویورک تو انگلیس ثبت کردیم؛ خب چه ربطی داره؟ چه ربطی داره به صدور مدارک جعلی؟ ممکنه که یک کسی مثلاً من یه اسمی یا یه چیزی را داشتیم کار میکردیم رفتیم شرکتی ثبت کردیم که بعدا از مزایای اون استفاده کنیم؛ این چه ربطی به صدور مدارک جعلی دارد؟ این ارتباطش با صدور، پرینت گرفتن، مهر زدن، تأیید کردن و … چیه؟ مگه این مدارک و مهر و … در دفتر من کشف شده است؟ یا مثلاً من انجام دادم؟ چه دلیل متقنی وجود داره؟ هیچی. حرفای ایشون باد هواست.
ماجرای فروش مدارک آیلتس
سوال کننده: مسئله بعدی که آقای جرجندی در وب سایت وب آموز مطرح کرده در مورد فروش مدارک آیلتس یا گواهینامههای ایزو با تأیید سازمان استاندارد هست. میشه این موارد را هم خودتان توضیح کوتاهی بدهید؟
دکتر آریا پارسا: ببخشید آیلتس، مراکزی داره؛ خب یه سری دزی نیتد هستند این مراکز توسط آدمهای تأیید شده آیلتس مدیریت میشوند. مگه دست منه؟ که مثلاً من بگم از فردا تشریف بیارید من یک دونه آیلتس بدم به شما. ما چیکاره ایم؟ یکسری مراکز داره که یه مدتی هم داخل ایران بسته بودند. حالا مثل این که جدیداً یک مدل هایی از این مراکز را باز کردند. اصلاً این مراکز یکسری شرکتهای سابقهدار هستند که مثلاً 10 تا 20 ساله دارند آزمون آیلتس برگزار می کنند. خب این چه ربطی به من داره؟ اگه منظورشون اینه که من افراد را ارجاع میدم به این مراکز – مثلا من میگم آقا بیا برو پیش فلان آقا، اون این کار را برات انجام میده – اون مراکز باید سنتر آیلتس باشند. شخص نمی تونه مدرک آیلتس چاپ کنه. این مدرک بین المللی است و باید توسط یه مرکز قانونی صادر بشه. بعد من یک سؤال دارم اگر یک سنتر بخواد تخلف کنه من را میخواد چیکار؟ خودش ان قدر متقاضی داره که اصلاً نیاز نیست بیاد سراغ من و از من متقاضی بگیره. ببینید اینها یکسری حرف های دروغ است که ایشون داره با آب و تاب تعریف میکنه.
آیلتس ارزشمنده کسی که بتواند آیلتس انجام بده با ۵ یا ۶ هزار دلار انجام نمیده. بعد اصلاً چرا باید پولش را به من بده؟ خودش انجام میده. که اصلاً این کارها را نمیکنند. من که ندیدم. این چه حرف هاییه؟ همه استنادات ایشون اینه که یکی بهش پیام داده، اسکرین شات این پیام را گرفته؛ اصلا اون فرد می تونه خودش به خودش پیام بده و اینو بگذاره بگه اینها چنین حرفی را زدند.
مرد حساب! اینا که دلیل نشد. اگه اینجوریه که من میگویم شما با رئیس جمهور اسرائیل در ارتباط هستی؛ یه اسکرین شات هم میارم که یکی این را یکی به من گفته، اینم به عنوان سند منتشر میکنم. آخه اینا که دلیل نشد. ما دلیل منطقی و متقن می خواهیم. اینا واقعاً خیلی حرف زشتی هست.
یا مثلاً ایشون میاد در رابطه با مدارک ایزو یه حرف هایی می زنه. ایشون رفته مثلاً اسم ما را توی سایت نیسی که مال سازمان ملی استاندارده در آورده و میگه ایشون مجوز از سازمان ملی استاندارد نداره. در زمینه ایزو فعالیت کرده پس کلاهبرداری است. نکته اول اینکه مجوز استاندارد من در حوزه آموزشه، نه در حوزه صدور گواهینامه سیستمهای مدیریت کیفیت ایزو؛ مجوز من مربوط به صدور آموزش است و سالها هم این مجوز را دارم. در سطح ملی هم این مجوز را داریم. جایزههای اون را هم گرفتیم و فوقالعاده خوب عمل کردیم. این نکته اول؛ مجوزی که ما برای استقرار سیستمهای مدیریت کیفیت داریم اصلاً از وزارت صنعت معدن و تجارته. چه ربطی داره که شما بری تو سایت نیسی دربیاری؟
اینها مغلطه است و ما هم اصلاً نگفتیم که ایزوی سازمان ملی استاندارد انجام دادیم؛ من بر اساس مجوزی که تو وزارت صمت داشتم – در گذشته هم این کار را انجام می دادیم، الان دیگه خیلی برامون صرفه اقتصادی نداره و در حال حاضر چنین فعالیتی نداریم – در گذشته میرفتیم، بررسی میکردیم، تحلیل سیستم مدیریت کیفیت میکردیم و گزارش اون را هم تقدیم میکردیم و گواهی اش را میدادیم. این اصلاً چه ربطی به سازمان ملی استاندارد داره؟ چه ربطی به نیسی داره؟
بعد وقتی من میگم که اصطلاح لمپن فضای مجازی را من برای ایشون به کار میبرم به خاطر تیترهای خبری است که ایشون وقیحانه می نویسه؛ ایشون نوشته “خانمهای چند منظوره در شرکت پارس بدانند.” خیلی زشته، خیلی زشته، خیلی وقیحه. تو یک مرد هستی، تو باید جنتلمن رفتار کنی، وقتی میگه خانم چند منظوره، آدم تو ذهنش یک فکرایی میکنه دیگه. توی توضیحات اون خبر نوشته خانم های شرکت پارس پندار نهاد چند تا خدمت را بازاریابی میکنن و میفروشند. ولی تیتری که به کاربرده “خانمهای چند منظوره” است. ببینید انسان باید جنتلمنانه یا مردانه رفتار کنه؛
آدم اگر دشمنی هم میکنه باید دشمنی اش را مردانه انجام بده. نه اینکه برداره همچین تیتر زشتی را به کار ببره. ما که ناراحت نمی شویم. بالاخره هرکسی شخصیت خودش را نشون میده. منش خانوادگی خودش را هر کس با حرف هاش نشون میده. ولی اینکه یک خانمی بیاد خدمات مختلفی را ارائه کنه، مشکلی نداره. تیم فروشه دیگه، به ایشون ۱۰ تا خدمت میدن، میگن روی این خدمات کار کن. تو سی آرمش میاد، مشتریان رو مدیریت میکنه، انجام میده؛ خب این چه اشکالی داره؟ این چه اصطلاح زشتیه که به فردی که مثلاً مشاوره خدمات سیستمهای مدیریت کیفیت میده و مشاوره آموزشی هم میده بگوییم خانم چند منظوره. ببینید آدم باید در زندگیش حتی اگر دشمنی هم میکنه مرد باشه و مردانه دشمنی کنه. خب این کارها جز اینکه شخصیت خانوادگی آدم را نشون میده و پشت پرده ذهنی ما رو عیان کنه چیزی را نشون نمیده.
ماجرای فروش مدارک به نمایندگان مجلس
سوال کننده: یک جای دیگه در سایت وب آموز – همین آقای جرجندی – مدعی میشه که شما مدارکی به نمایندگان مجلس فروختید این مورد هم در نوع خودش ادعای سنگینیه. در مورد این هم توضیح بفرمایید.
دکتر آریا پارسا: خب این مورد، یکی از اون دروغ های بسیار شاخدار، پر آب و تاب، بسیار زننده و زشت هست. مدارک خارجی در کشور ما باید به تأیید وزارت علوم تحقیقات و فناوری برسه و ارزشیابی بشه. یعنی شما وقتی مدارک خارجی ارائه می کنید، یک فضایی توی وزارت علوم وجود داره به نام ارزشیابی مدرک خارجی. شما باید مدرکتون را ببری اونجا، ارزشیابی بشه. یکی از شروط وزارت علوم برای اینکه مدرک خارجی را تأیید کنه اینه که اولا دانشگاه باید معتبر باشه و ثانیا یکی از شروط مهمش اینه که شما باید پاسپورت تون را نشون بدی، در زمانی که میگی من داشتم دوره ای را در اون دانشگاه تحصیل می کردم باید توی اون کشور خارجی حضور داشته باشی.
من یه سؤال دارم، مگه نمیگن این مدارک جعلی است؟ خب آیا اون نماینده مجلس اون زمان توی خارج از کشور حضور داشته است؟ اگر مدرک مربوط به آمریکا است، باید توی اون زمان آمریکا بوده باشه. آیا حضور داشته؟ حضور نداشته. پس مورد تایید ارزشیابی وزارت علوم تحقیقات و فناوری نیست. به طبعش مدارکی که ارزشیابی وزارت علوم رو نداشته باشه، توی شورای نگهبان رد میشه. پس اصلاً تو نمیتونی با این مدارک، نماینده مجلس بشی. یه دروغ خیلی بزرگه. طرف میگه ایشون مثلاً تو رزومه اش یکی بهش گفته خانم دکتر. خب چه ربطی داره؟
بارها شده که من خیلی ها را در خیابان دیدم که بهشون میگویند دکتر، مهندس و … . زمان مصاحبه هم همینه. مثلاً میخوان به طرف احترام بگذارند. خب حالا این یک بعد قضیه است. پس کسی با مدارک جعلی نمیتواند نماینده مجلس شود. این یه نکته اول.
نکته دوم حتی اگر کسی مصاحبه کرده باشه گفته باشه من دکترم و مثلا مدارک جعلی خارجی ارائه کرده باشه. باز چه ربطی به من داره؟ مگه من برای ایشون مدرک چاپ کردم؟ من به ایشون مدرک دادم؟ من یه سؤال دارم اگر شما فرضاً میری از یک خودروسازی نمایندگی میگیری و یک خودرویی را به یک شخصی میدی؛ این خودرو مشکل داشته باشه، چه ربطی به نمایندگی داره؟ ما قراردادی داشتیم که وزارت علوم هم تأیید کرده است. تعدادی از دانشجوهام که دورههای مدیریتی ما رو تموم کرده بودند، رفتند شرکت کردند و تموم شده است.
ببینید ما به خاطر این قضیه دادگاه رفتیم، نه یک بار، نه دو بار، بارها و بارها. خدا را شکر تصاویر من هم هست که به عنوان مطلع حاضر شدم. همانطور که می دانید مطلع یعنی شاهد، یعنی کسی که از یک موضوعی اطلاع دارد. من توی اون دادگاه مشهد احضار شدم بارها و بارها. گفتند ارتباط شما چی بوده؟ توضیح بده و … . من بارها رفتم شرکت کردم توی دادگاههای متنوع حتی در نهایت ما همکاری کردیم با سیستم قضایی، گفتیم آقا اینجوری بوده اینجوری بوده نکات این بوده و … . اون شخص اصلی رو گرفتند، زندانش هم رفته، یک تعداد زیادی هم بودند، این ارتباطی به ما اصلاً نداره، هیچ ارتباطی به ما نداره، ایشون یکی از چیزهایی که خیلی پروپاگاندا میکنه و دربارش صحبت میکنه اینه که هیچکس به تخلفات این آقا رسیدگی نکرد، سالها ما گفتیم ولی … . چی میگی؟ کی میگه رسیدگی نکرد؟ تو کجا بودی؟
ما سال ۹۵ دادگاه رفتیم. تو سال ۱۴۰۰ مطرح کردی. تو از کجا میدونی تو این ۵ ساله ما کجا رفتیم کجا نرفتیم؟ من الان شعباتش هم خدمتتون میگم. شعبه ۷۵۱ دادسرای مشهد، شعبه 290 دادسرای مشهد، شعبه ۲۹ بازپرسی، شعبه ۵ دادیاری، شعبه – فکر میکنم – هفت بازپرسی اصفهان. ما همه اینجاها دادگاه رفتیم جواب دادیم. یعنی چی که به تخلفات رسیدگی نکرد؟ رفتیم و تبرئه شدیم، آرای دادگاه هم وجود داره. اصلاً این حرف یک دروغ آشکار بزرگه، اگر ما واقعاً تخلفی کرده بودیم که تبرئه نمی شدیم. فرض کنید ما یه جا نفوذ کردیم دو جا نفوذ کردیم؛ مگه میشه مثلاً توی هفت-هشت جا به خاطر یه موضوعی بری دادگاه، همه جا هم تبرئه بشی و بیای بیرون. این خیلی دروغ بزرگیست.
ماجرای سفر دکتر آریا پارسا به پاریس
سوال کننده: یک مسئله دیگهای که حالا اینم در نوع خودش حاشیه عجیبی است که ایشون مطرح کرده مربوط به حضور همزمان شما و یکی دو نفر از دوستانی است که در سایت های قمار و شرط بندی فعالیت می کردند در پاریس است. گفته چون شما همزمان حضور داشتید پس با هم همکاری داشتید.
دکتر آریا پارسا: این موضوع خیلی جالبه. ادعاشون را براتون مطرح میکنم، اصلاً بشنوید که بدونید چقدر حرف های ایشون بی پایه و اساس است. من یک زمانی پاریس بودم، همزمان مثل اینکه دو نفر که گرداننده شبکههای قمار بودند هم در پاریس حضور داشتند. بعد ایشون میگه چون ایشون اون موقع پاریس بوده، اونا هم پاریس بودند، پس اینا با هم ارتباط داشتند.
یا ابالفضل! من الان که در تهران هستم، چهار تا قاتل هم تو تهران هستند، یعنی من با این قاتل ها ارتباط دارم؟ شما – آقای مهندس – که الان اینجا حضور دارید، همین الان ممکنه که یک دزدی هم مثلاً تو این خیابون داره راه میره، پس 100 درصد نتیجه می گیریم که شما هم باهاش در ارتباط هستید. آقا این چه دلیلیه؟ این چه حرفیه؟ الان که آقای جرجندی در امریکا حضور داره، آقای ترامپ هم آمریکاست، من مطمئنم که جرجندی با ترامپ در ارتباطه. این چه حرفیه؟
استناد ایشون اینه ما همزمان پاریس بودیم. اصلاً معلومم نیست که آیا واقعا ما همزمان پاریس بوده باشیم؟ ایشون یک عکس از من گذاشته که من پاریس بودم، اصلاً شاید اون طرف یه ماه یا یک هفته قبل یا بعد من در پاریس بوده باشه. این تقدم تأخر زمانی را چطوری میخواهی اثبات کنی؟ هیچی! یک عکس گذاشته، بعد یک اسکرین شات از پیام یک فرد که اصلاً معلوم نیست کیه گذاشته، گفته الان که فلانی پاریس است و این افراد هم پاریس هستند، پس اینها با هم در ارتباط هستند. یعنی کل سند ایشون یک عکس از من توی پاریس و یک تکه اسکرین شات از پیام یک کسی است که اصلا معلوم نیست کیه. تو رو خدا یک دلیل منطقی بیارید. آدم حداقل خندهش نگیره.
آخه این چه حرفیه؟ بذارین یه چیزی بگم. آقای نتانیاهو – نخست وزیر اسرائیل – بارها به آمریکا سفر کرده است. همون موقع آقای جرجندی هم آمریکا بوده، به نظر من آقای جرجندی با موساد یه ارتباطی داره. آخه این چه حرفیه؟ اسکرین شات دارم که یکی این حرف را بهم زده! زشته این حرف ها. حداقل یک چیزی بگو که کسی به شما نخنده، این که خیلی زشته. واقعاً من نمیدونم چی بگم!
استفاده از رپورتاژ آگهی
سوال کننده: به ما بگویید که چرا از رپورتاژ آگهی استفاده کردید؟
دکتر آریا پارسا: خب ببینید شرکت پارس یک مجموعه تجاری است، ما بخش خصوصی هستیم و درآمدمون را خودمون ایجاد میکنیم. بودجهای که نداریم. مسلمه که به دنبال روشهای تبلیغاتی میریم. حالا روشهای تبلیغاتی میتونه بیلبورد باشه، میتونه رسانهها باشه، میتونه اینستاگرام باشه یا حالا هر چیز دیگه ای. یکی از این موارد تبلیغات، رپورتاژ آگهی است؛ مسلمه که ما برای بهتر نشون دادن مطالب خودمون از هر روش تبلیغاتی مجاز که وجود داشته باشه – از جمله رپورتاژ آگهی – استفاده میکنیم. اینکه چیز بدی نیست.
ایشون ادعا می کنه که چون بنده از رپورتاژ آگهی استفاده می کنم می خواهم مطالب ایشون (جرجندی) دیده نشه. اولاً مطالب شما کذب است. اگر دیده نشه به نفع شنونده و بیننده است، چرا که شنونده و بیننده کمتر دچار آلودگی صوتی و بصری بصری میشه، ثانیا اینکه بالاخره وقتی شما یک حرفی میزنید ما هم باید برویم از خودمون دفاع کنیم. دفاعیات رو مطرح کنیم، این موارد را توی رپورتاژ ها بگذاریم و منتشر کنیم. این کار بدی نیست. شما هم انجام بده. شما هم برو ۲۰۰ تا رپورتاژ آگهی بده براتون منتشر کنند. شما که مرتب از اینجا اونجا بک لینک میگیری – حالا من اصلا نمیدونم بک لینک چیه ولی بچهها به من اطلاع دادند که میگیره – شما که داری این کارها را انجام میدی، بگذارید بقیه هم انجام بدهند. این اشکالی نداره که هر کسی مطالبی دارد به هر روش تبلیغاتی که میتواند آن را در معرض دید مخاطب قرار دهد.
یه نکته جالبی هم که میخواستم بهتون بگم – شاید براتون جالب باشه – ایشون الان ادعا میکنه که مهمترین پرونده اش منم. من یک سؤال دارم، پرونده ای که ایشون ادعا می کنه برای ما درست کرده نه از نظر مالی نه از نظر کاری (هیچ نظری) نسبت به پرونده های دیگر ایشون اون حجم و گستردگی را نداره. چرا ما آنقدر برایش مهم هستیم؟ در صورتیکه از بقیه یک مطلب می گذاره و از آن عبور می کند؟ دیگه درباره اونها صحبت نمی کنه؟ من به شما میگم؛ ایشون انتفاعات مالی از اون افراد به دست میاره که از ما به دست نمیاره، لذا داره تلاشش را میکنه که حالا بتونه روی ما یک فشاری بگذاره، بلکه بتونه به یک آوردهای از ما برسه.
جدا از اون، بالاخره ما به شدت علیه ایشون پیگیری های مختلف قضایی کردیم. من با افتخار میگم من تنها کسی هستم که الان دارم تلاش میکنم – به صورت بخش خصوصی – روی چراغ اینترپل ایشون کار میکنم. مطالبی که ایشون به کمک آنها سعی میکرد خودش را یک آدم مصلح توی مملکت نشون بده از فضای مجازی ایران حذف کردم. سایتش را فیلتر کردیم. حسابهای بانکی او را که از طریق اونها در ایران کسب درآمد میکرد را به دستور قضایی توقیف کردیم. اقدامات متعدد قضایی انجام دادیم. پروندههای قانونی علیه ایشون تشکیل دادیم و او را رها نمیکنیم؛ تا زمانی که ایشون به اونجا برسه که داره اشتباه میکنه و عذرخواهی رسمی کنه و سعی کنه مسیری را که رفته جبران کنه، اون موقع هست که ممکنه ما هم یک تغییراتی تو روندمون انجام بدیم. قطعاً این پرونده رو نمیبندیم ولی سعی میکنیم به ایشون به اندازه اقداماتش کمک کنیم.
انجام اقدامات بین المللی علیه محمد جرجندی
سوال کننده: با توجه به عدم حضور ایشون توی خاک ایران، در راستای اثبات کذب بودن ادعاها شون، تا حالا خود شما مستقیماً اقدامات بینالمللی انجام دادید یا خیر؟
دکتر آریا پارسا: آقای محمد جرجندی در حال حاضر گرین کارت آمریکا را داره و به نوعی شهروند آمریکاست، هنوز پاسپورت اونجا را نگرفته، ولی در حقیقت یه مدت زمانی که بگذره می تونه درخواست پاسپورت بده و تابعیت اونجا را بگیره. این کارهایی که میکنه احتمالاً موقع تابعیت گرفتن به ضررش تموم میشه. چون ما هم همینجوری ساکت نمیشینم که ایشون هر چی دلش میخواد بگه و بالاخره اگر شکایتی علیه ایشون تو فضای بینالملل ثبت بشه توی روند مهاجرتی ایشون به شدت تأثیرگذار است.
مشکل چیه؟ اصلی در ایالات متحده آمریکا و در اکثر کشورهای غربی وجود داره به نام اصل آزادی بیان، یعنی تو میتوانی هرچی دلت میخواهد بگویی، اما اگر یک طرفی ثابت کن که تو حرفهای دروغی زدی و خسارت مالی وارد کردی – ببینید نکته اش خسارت مالیه – اون طرف میتونه از شما شکایت کنه و ازتون غرامت بگیره. شما میبینید مثلا علیه یک رئیس جمهور یه سری صحبت ها میشه، مثلاً یک روزنامهای جنجال به پا میکنه اون رئیس جمهور یا اون فرد مسئول میره شکایت میکنه و غرامت میگیره. اونجا باید غرامت پرداخت کرد. خب برای اینکه شما بتوانید علیه ایشون اقدامات بینالمللی کنید، باید چند تا چیز را ثابت کنید؛
یک – به تو خسارت مالی وارد شده؛ من چون شرکت ایرانی هستم و تحریم هستیم، نمیتوانم بگویم به خاطر حرف های اشتباه ایشون فلان خسارت مالی به من وارد شده و از من قبول نمیکنند. این یک مشکل قضیه است، مشکل دوم چیه؟ من هویت خارجی ندارم خود من اقامت یا در حقیقت سیتیزن شیپ کشور مثلاً آمریکا یا کانادا و … نیستم. من ایرانی هستم. چون من خارجی و آمریکایی هم محسوب نمی شوم، تو این زمینه هم مشکل داریم. حالا ما اومدیم چیکار کردیم، چون در حقیقت یک راهکارهایی وجود داره که شما بتوانید درخواست غرامت بدهید؛ مثلاً ما شعبات خارجی هم داریم که فعالیت می کنند. اگر اونها بتوانند اثبات کنند که از صحبت های ایشون ضرر مالی درست میشه – که مستنداتش داره آماده میشه، ایشون فکر کرده ما فراموش کردیم این قضیه را، هرگز فراموش نمیکنیم، هرگز. ما تا ایشان را سر جایش نشونیم رهایش نمی کنیم. داریم این مستندات و داکیومنت ها را آماده می کنیم. متاسفانه زمانبره و ایشون فکر میکنه ما فراموشش کردیم.
خبر بعد اینکه آقای جرجندی میدونم که این ویدیو رو میبینی، ما هیچوقت فراموشت نمیکنیم، رهایت نمیکنیم، زمانبر هست، ولی قطعاً نتیجه میگیریم. ایشون باید غرامت بده. حالا هرچی ایشون بیشتر حرف بزنه باید بیشتر غرامت بپردازه. یک سال حرف بزنه، اندازه یک سال غرامت می پردازه. ۱۰ سال حرف بزنه، غرامتش به اندازه 10 سال محاسبه میشه. اگر مثلا غرامت حرف های یک سال ایشون 1 میلیون دلار باشه، اگه 5 سال حرف بزنه میشه 5 میلیون دلار غرامت. این اتفاقی است که برای ایشون داره میفته، چون ما در حقیقت ابلاغیه وکیل برایش فرستادیم، او را از طریق وکیل خارجی از جرایمش آگاه کردیم.
از اون روزی که ما این ابلاغیه را از طریق وکیل فرستادیم، غرامت برای ایشون داره محاسبه میشه. چون ایشون با علم به اینکه کارش جرمه داره این حرف ها را میزنه. قبلاً میتوانست بگه من آگاه نبودم، ولی چون برایش ابلاغیه وکیل رفته، ایشون دیگه آگاه شده. پس هر روزی که ایشون حرف های بی اساس می زنه غرامت براش محاسبه میشه.
نکته بعدی اینه که ایشون ادعا میکند که دادگاههای ایران معتبر نیست و داخلش نفوذ می شود و … . خب مگه نمی گویی دانشگاه آمریکاست. مگر نمی گویی من مدرک دانشگاه آمریکایی رو جعل کردم، مگر تو خودت توی آمریکا نیستی؛ برو از من توی آمریکا شکایت کن. اونجا به عنوان مدعی العموم برو و بگو ایشون مدرک دانشگاه کشور شما را جعل کرده است و داره میفروشه. این لمپن بازی ها و جیغ و داد ها برای چیه؟ برو اونجا از ما شکایت کن. بالاخره یا ما می توانیم جواب بدیم یا زمانی که رفتیم خارجی می آیند ما را می گیرند. یک اتفاقی بالاخره می افته؛ چرا فقط حرف میزنی؟ برو فردا صبح شکایت کن. ما هم جواب داریم، ما هم دلیل داریم. ببینید اینکه تو بخواهی با لمپن بازی در فضای مجازی و اپوزیسیون نمایی – که من مصلح مملکت هستم و من فلان هستم – کار به جایی نمی رسه. تو از این حرف هایی که میزنی سوء نیت داری، تو دنبال انفاعات مالی هستی. تو دنبال یک چیزی هستی که در ادامه توضیح میدم دنبال چی هستی.
و سومین نکته در رابطه با اقداماتی که علیه ایشون داره انجام میشه بگویم. ایشون در ایران محکوم شدند. با وجود اینکه همیشه داره ادعا میکنه که بازپرس به من اجازه دفاع نمی دهد – عزیزم شما خواب تشریف داری – شما یک بار محکوم شدی، ما خودمون یک بار محکومت کردیم، به وکیلت هم ابلاغ شده و وکیلت نیومده برای دفاع. شما به مجازات محکوم شدی و رای شما هم قطعیست شما پرونده دیگری داری که میگه به من اجازه دفاع نمی دهند. ایشون یا آگاهانه یا ناآگاهانه خودشو زده به اون راه. قوانین مملکت است و برای تو هم فقط نیست برای همه است. به وکیل متهم تا قبل از آخرین دفاع اجازه صحبت نمی دهند. این قوانین مملکت ماست. تا قبل از آخرین دفاع باید خودت بیایی.
آخرین دفاع که انجام بشه میتونی وکیلت از شما دفاع کنه. میگه وکیل من را توی دادگاه راه نمی دهند. اتفاقاً وکیل تو رو تو دادگاه راه دادند، وکیل تو اعلام وکالت کرده است؛ وکیل شما گزارش کارشناسی بهش ابلاغ شده -پس تو از کجا آوردی گزارش کارشناسی را خوندی؟ – پس وکیل شما را به دادگاه راه دادند. اجازه دفاع به ایشون نمی دهند. چون قانون مملکته. تا آخرین دفاع به ایشون اجازه نمیدهند.
حالا این پرونده چرا انقدر طول کشیده؟ چرا دو – سه سال طول کشیده؟ به خاطر اینکه ما هم از خود ایشون و هم از تمام اطرافیانش که می آیند توی تلگرام وب آموز یا جاهای مختلف صحبت می کنند شکایت کردیم؛ خب ببینید چون افراد زیادی توی پرونده هستن و ما داریم این ها را رسیدگی میکنیم، زمان پرونده طولانی میشه. خب خیلی از اینا احضار می شوند توی دادگاه – دادگاه که شوخی نداره – برای طرف قرار تأمین صادر میکنه، میگه بیا سند بگذار، جواز کسب بگذار، پدرشون باید بیاد، برادرشون بیاد و اتفاقات خوبی معمولاً توی این داستان براشون نمی افته. اگر این موارد را نیارند، بازداشت می شوند و این موضوع خیلی بده.
من خودم یک بارش را رفتم، دیدم مثلاً یک چند تا جوان خیلی ساده لوح و کم سن وارد یک فرایند مجرمانه شدند، به واسطه یک کسی که توی دادگاه محکوم شده است و این ها به عنوان شریک جرم به نوعی توی دادگاه احضار می شوند. دادگاه که شوخی نداره، میگه آقا شما این پیام را دادی یا نه؟ اگه بگه ندادم که مستند شده، کارشناس نوشته، پلیس فتا تأیید کرده. چیکار میکنه؟ دادگاه قرار صادر میکنه باید سندی، جواز کسبی، چیزی بگذارند وگرنه باید بروند زندان. خب چرا؟ گفتن این کلمات برای من مشمئز کننده است. بعضاً گریه می افتند، ناراحت هستند می آیند می گویند آقا رضایت بده. اون سری که رفتم همشون را رضایت دادم. چون روحیه من نیست.
ولی خب وکیلم گفت دیگه تو رو راه نمیدم چون باید این موارد رسیدگی بشه. خب این بده. چرا اینا گول خوردند؟ چون اینها فکر میکنند که آقای محمد جرجندی مصلح است، یک فرد منتقدی است به وضعیت اقتصادی – حالا وضعیت اقتصادی کشورمون یه کم دچار مشکل شده و این ها هم دارند موج سواری میکنند – این جوان ها فکر میکنند لابد ایشون مصلحه، برای این مملکت داره یک کارهایی میکنه، اصلا هرکی خارجه خوبه، هرکسی داخله بده، تفکرات اشتباهی که هست و ایشون هم داره از طریق این جوان ها موج سواری میکنه؛ و این نتیجه اش خوب نیست. این افراد الکی یک سابقه کیفری پیدا میکنند به خاطر حمایت از یک کس دیگه که محکوم شده است.
ما هم سفت و محکم هستیم و تا آخرش را می رویم. لذا به نظر من باید افراد دقت بیشتری کنند که دارند به چه کسی اعتماد می کنند. و آخرین کاری که ما کردیم بحث اینترپل هست. ما به زودی طبق اقدامات قضایی که کردیم چراغ اینترپل ایشون را روشن میکنیم. ایشون پاشو دیگه نمیتونه از خاک ایالات متحده آمریکا بگذاره بیرون. البته من احتمال میدم همین الان هم چراغ اینترپل ایشون روشن باشه، چون ایشون شوکات دیگری هم دارد. افراد دیگری هم از ایشون شکایت کردند و خب اگر ایشون را اینترپل دستگیر کنه، به ایران برمیگرده و اینجا اون محکومیت های سنگین و اتفاقات خیلی بد بابت اقداماتی که انجام داده گریبان گیرش می کنه.
ما قطعاً این کار را می کنیم یعنی برنامه ما این هست، ما رهاش نمی کنیم. این موضوع را هرگز رها نمی کنیم و به شدت پیگیر هستیم. می دونید اشکال ایشون چیه؟ آقای جرجندی من را با بقیه کسایی که درباره اونها صحبت می کنه اشتباه گرفته، من با اونها خیلی فرق دارم. شما میری یک سری آدم رو پیدا می کنید، بعضی هاشون تخلفات مالی دارند، بعضی هاشون تخلفات دیگه دارند. اینها میترسند از تو شکایت کنند چون می گویند یک کارهای خلافی کردیم دیگه، ولی ما که کاری نکردیم روی این موضوع هم پافشاری می کنیم، تا آخرش هم می رویم و کاری میکنیم که ایشون از کرده خودش پشیمان بشه و این را به ایشون به صورت قطعی میگم. چون می دونم این ویدیو را نگاه میکنه.
علت جوایز متعدد دکتر آریا پارسا و گروه بین المللی پارس پندار نهاد چیست؟
سوال کننده: این آقای جرجندی مدعیه که شما علی رغم تخلفاتی که انجام دادید از دستگاه های دولتی تقدیر می شوید، جایزه میگیرید و امثال اینها، ایشون معتقد است که شما ارتباطات دولتی دارید، راجع به این موضوع یک توضیحی میفرمایید؟
دکتر آریا پارسا: تقدیر شدن در مراجع دولتی تابع این هست که شما مثلاً تو یک جشنواره که دارای جایزه ملی هست، تو یک موضوعی شرکت کنی، اون حداقلهایی که مدنظر است را داشته باشی یعنی انجام داده باشی، در نهایت این جایزه را به شما می دهند. خب غیر از اون شما باید تأیید حراست هم به احتمال زیاد داشته باشی یعنی شما شرکتی باشی که تخلفاتی برای شما ثبت نشده باشه. خب حراست هم که مراجع امنیتی کشور هستند. اون ها ما را استعلام میکنند. ما به واسطه اینکه از تمام اتهام ها تبرئه شدیم، بنابراین پرونده ما توی دستگاه امنیتی هم سفید است. پس ما تاییدیه حراست می شویم.
شرکت ما هم شرکت معتبری است. نزدیک به ۱۰۰۰ نیروی انسانی بیمه شده داره، ده ها ساختمان و فضای کار در سراسر دنیا داره، نیروهای مجرب داره، شرکتی نیست که یک سال و دو سال سابقه داشته باشه. بیش از ۱۵ ساله که این شرکت فعال هست. خود من بیش از ۲۰ سال سابقه بیمه دارم، یعنی من چند سال دیگه بازنشست میشم و خدمت شما عرض کنم که همه شرایط و ضوابط را داره. خب ما شرکت کردیم و جایزه هم گرفتیم. چه ربطی به نفوذ در اینجا و اونجا داره؟ پس این همه آدم که هر روز دارند جایزه می گیرند، همشون در سیستمهای دولتی نفوذ دارند؟ این حرف ها حرف های بیپایه و اساس است.
شرکت ما شرکت معتبری است، خیلی هم جایزه گرفتیم، خیلی جایزه هم تو راه داریم که بگیریم. ما برای کشور افتخار آفریدیم، کارهای بزرگی کردیم، حق ماست که جوایز ملی بگیریم و مطمئن باشید که در سالهای آینده هم این کار را تکرار خواهیم کرد.
ادعاهای مربوط به گزارش کارشناس رسمی دادگستری
سوال کننده: در مورد گزارش کارشناس رسمی دادگستری توی اون پرونده آقای جرجندی که ایشون ادعا میکنه به غلط نوشته شده است یک توضیحی به ما می دهید؟
دکتر آریا پارسا: آقای محمد جرجندی بمی علاقه بسیار زیادی دارد به اینکه حقایق را یا یک بخشهای اش را نشون بده یا کلاً نشون نده. من فایل کامل گزارش کارشناس رسمی دادگستری را منتشر میکنم، دوستان بروند قشنگ بخونند و بعد قضاوت کنند.
ایشون اومده یه تیکه بالای این گزارش را بریده؛ سؤال قاضی این بوده که این NIUTM دانشگاه نیویورک هست یا نیست؟ کارشناس ابتدا گفته که اومده ما دانشگاهی به نام نیویورک داریم که توی آمریکاست و … . بعد در ادامه گفته این NIUTM اون دانشگاه نیست. آقای جرجندی اون قسمت ها را نمیگه. فقط قسمت اولش را میگه که کارشناس گفته ما یک دانشگاهی داریم در نیویورک؛ ایشون این تیکه را بریده و گذاشته گفته کارشناسهای رسمی دادگستری دارن حرفهای اشتباهی می زنند. یعنی آقای جرجندی استاد تیکه پاره نشون دادن وقایع و جدا کردن و تقطیع کردن مطالب و بریدن یک قسمت از صحبت یا یک قسمت از یک کار است. وگرنه اگر کسی واقعاً دنبال حقیقت باشه، دنبال سوت زنی باشه، آیا دنبال این کارها میره؟
اصلاً کجای دنیا، سوت زنی و لمپنی با هم ترکیب میشه؟ کدام سوت زن درجه یک را توی دنیا میبینی که این کارها را انجام بده؟ شما مثلاً توی رسانههای خارجی می بینید که یک خبرنگاری میرود و مثلاً یک مطلبی رو کشف میکنه از مثلاً یک رئیسجمهور یا وزیر یا مسئولی، یک موضوعی را کشف میکنه و بعد میاد این را منتشر میکنه.
کدومشون فحاشی میکنند؟ کدوم یک از این سوت زن ها فحاشی میکنند؟ ایشون همیشه میگه نمیدونم دادگاه به ما اجازه دفاع نمیده، تو چرا اجازه دفاع به کسی نمیدی؟ چرا اجازه دفاع نمیدی؟ اینکه تو به یک نفر انواع و اقسام توهین ها را بکنی و بعد بگویی بیا لایو من، اسمش اجازه دفاع نیست. تو اول یک موضوعی را کشف میکنی و میفرستی برای طرف. می گویی من یک سوت زن بااخلاق هستم، من این مطالب را علیه شما کشف کردم شما بیا و توضیح بده، توضیحات را میشنوم و بعد دو تا را منتشر میکنم. یعنی می گویم این مطالب اینم توضیحات. نمی ایم مطالب را دستکاری کنم، نمی ایم تفسیر خودم را بزنم.
ایشون مثلاً اینجوری توضیحاتش را میده. یک مطلبی را به دروغ و با آب و تاب و توهین و فحاشی و دزد و شیاد و کلاهبردار و این ها منتشر میکنه، بعد برداشت خودش از دفاعیات طرف را هم منتشر میکنه. اصلاً کجای دنیا این کار را میکنند؟ یکی از دلایلش اینه که ایشون تحصیلات دانشگاهی نداره، یعنی اصلاً با چیزی به نام تحصیلات دانشگاهی، یا مثلا توی بحث حقوقی با آیین دادرسی و … غریبه است. اصلاً نمیدونه از طرف دفاع می خواند و عین کلام طرف را منتشر می کنند. ایشون اگه با مفاهیم رسانه آشنا بود می فهمید که شما اجازه ندارید حتی یک “از” یا “به” از جمله شخصی کم یا زیاد کنی.
ایشون خودش یک چیزی را میگه، برداشتش از صحبت های طرف هم برمیداره میگذاره به عنوان دفاع طرف و بعد میاد منتشر میکنه، این موارد مربوط به سواد رسانهای است که ایشون نداره. من سؤالم اینه که در کجای دنیا یک سوت زن ادبیاتش اینطوریه؟ دلایل اون تقطیع شده است. همیشه در حال توهین هستند، فضایی که بر کانال ایشون حاکمه فضای فحاشی است. یعنی ایشون میاد یک چیزی را میگه، بعد الفاظ رکیک به کار میبرند، نمیدونم توهین میکنند، الفاظ بسیار رکیک و مشمئز کننده و زشت به کار می برند، به خانواده طرف توهین میکنند.
نمی دونم کجای دنیا اینطوری رفتار میکنند؟ شما که قرار است سوت زن باشی، شما که منتقد هستی، آیا اگر شما منصبی داشتی و میتوانستی کاری واسه این مملکت بکنی با این روحیاتی که داری، میتوانستی؟ کدام یک از افراد آگاه و دانشمند در کشور ما ایشون را تأیید میکنند؟ هیچکس! شما تا حالا دیدید یک استاد دانشگاه یا یک فرهیخته دانشگاهی بیاد از زحمات آقای محمد جرجندی تقدیر کنه؟ این کار را نمیکنند. چون ایشون یک لمپن فضای مجازیست. ایشون عادت داره به توهین کردن، ادبیات سخیف، مشمئز کننده. من ایشون را سوت زن نمیبینم. من ایشون رو یک فردی میبینم که از این راه می خواهد ارتزاق کنه، روش بدی هم انتخاب کرده است.
اصلاً فرض می کنیم ایران بد است، سیستم قضایی ما بد است، همه چیز اینجا سیاه است، چرا خود مثلا توییتر یا اینستاگرام حساب شما را می بنده؟ شما میگی من را ریپورت میکنند و … . تو هم دفاع میکنی چرا باز دفاعیات تو را قبول نمیکنند؟ چرا مرتب شما رو بلاک میکنند؟ اون ها هم شما رو شناختند برادر.
همین الان لینک ویدیوهای ایشون در کانادا در رابطه با من وجود نداره. چون دولت کانادا فهمیده که ایشون داره حرف بیربط میزنه. فقط صرفاً بحث کپی رایت نیست، بحث توهین هم هست، بحث اخبار دروغ هم هست. شما در خود ایالات متحده آمریکا هم داری روز به روز محدودتر می شوی. علتش چیه؟ من علتش را میگم. نقد غیر منصفانه، فحاشی و بدون دلیل حرف زدن. دلایلی است که باعث میشه هیچ وقت ایشون به عنوان یک خبرنگار یا به عنوان یک رسانه دیده نشه.
نظر هوش مصنوعی نسل 4 راجع به اظهارات محمد جرجندی
سوال کننده: ما به عنوان یک شخص بیطرف از هوش مصنوعی در مورد آقای جرجندی و وب سایت وب آموز سوال کردیم. شما در جریان نتایجش هستید. پاسخ هوش مصنوعی را به ما می گویید؟
دکتر آریا پارسا: خب ببینید هوش مصنوعی که درباره اشخاص اظهار نظر نمیکنه. چون تا از هوش مصنوعی درباره شخصی میپرسید، میگه که مثلاً من نمیتوانم درباره اشخاص جواب بدم یا من به اینترنت اتصال ندارم که بتوانم اطلاعات دقیقی بدم؛ ولی میاد در رابطه با اینکه چقدر می توان به یک خبر اتکا کرد نکاتی را مطرح می کنه.
خب ما این رو منتشر میکنیم که دوستان ببینند. همانطور که می دونید هوش مصنوعی نسل چهار، میلیونها مطلب و میلیاردها خط کتاب و مطالب و بحث های مختلف رو میخونه، آنالیز میکنه و در نهایت یک جوابی رو تولید میکنه. جوابی که به من میده شاید جوابی نباشه که به شما بده، ولی به طور کلی الفبای اون یک الفبای نسبتاً دانشگاهی و علمی است.
خب حالا شما نگاه کنید هوش مصنوعی اومده میگه که اولاً شما ببینید آیا این مطلبی که درباره یک کسی مطرح میشود بر اساس چه منابعی است. منبع ایشون چیه؟ منبع آقای جرجندی خودشه. ایشون یک چیزاهایی درآورده به عنوان منبع و میاد میگه. منبع تو رو کی تأیید کرده؟ کجا تأیید کرده؟ کدام مرجع قضایی – حالا چه تو امریکا چه تو ایران – منبع تو را تایید کرده؟ منبعی که نداری، از خودت درآوردی.
نکته دوم هوش مصنوعی اومده میگه که با نگاه نقادانه به این موضوع نگاه کنید. میگه برید ببینید چه اشخاص دیگری هم همین ادعا رو مطرح میکنند؟ چه اشخاص دیگری این ادعا رو نسبت به ما مطرح میکنند؟ فقط خود آقای محمد جرجندی این حرف ها را میزنه. کس دیگهای نیست. کس دیگهای نیست. یعنی شما شخص دیگهای را نمی توانید پیدا کنید که مثلاً جایگاهی داشته باشه و بخواد بیاد چنین صحبت هایی را مطرح کنه.
اینها بحث سواد رسانهای است. ببینید این بحث سواد رسانه ای است که وقتی شما می خواهی یک خبر منتشر کنی، اون خبر باید یک اصول و چهارچوبی را داشته باشه. هیچکدوم از چارچوبهای رسانهای تو ادعاهای آقای محمد جرجندی اصلاً رعایت نشده است. من مواردی که در لیست هوش مصنوعی است را منتشر می کنم (موارد مربوط به بررسی صحت یک خبر). ببینید کدام یک از اینها در حقیقت متقن است؟ دلایل آقای محمد جرجندی متقن نیست. ولی انقدر این مطالب را گفته و تکرار کرده و تکرار کرده که دیگه خودش هم باورش شده است. بعضی از این فالوورهاش هم فکر میکنم باورشون شده است.
این حکایت جالبه. می گویند مولا نصرالدین سر یه کوچه ایستاده بود و به هر کسی که رد میشد میگفت ته کوچه آش میدن. همه با یه دیگی چیزی میرفتند ته کوچه. بعد یه مدت ملانصرالدین پیش خودش گفت: نکنه واقعا آش می دهند؟ خودش هم یک دیگ برداشت و رفت ته کوچه. لذا یک چیز را چطوری میشه توی ذهن افراد فرو کرد؟ با تکرار! مرتب صبح تا شب اون موضوع را تکرار کن. حالا این هم جالبه بدونید؛ یه تحقیقی را من داشتم مطالعه میکردم که این افراد جهادی توی داعش یا جاهای دیگه، چطور میشه که به این درجه میرسند که خودشون را منفجر میکنند؟ فهمیدند که این ها همون شستشوی مغزی است، یک چیز را مرتب روی مغز اینه تکرار می کنند. چون تکرار باعث باور میشه. شما هر چیزی را که زیاد بشنوید، تبدیل میشه به یک باور در تو. ما خیلی باید مواظب باشیم که در معرض چه مطالبی و چگونه قرار میگیریم؟
علت رفت و آمد دکتر آریا پارسا به کشور کانادا
سوال کننده: شما یک جا توی حرف هاتون اشاره کردیم که مقیم هیچ کشور دیگهای نیستید. اما رفت و آمد زیادی به کانادا دارید و این خیلی مطرح میشه که شاید مقیم کانادا باشید. یک توضیح در این مورد میفرمایید؟
یادمه چند وقت پیش یکی از بچه ها یک عکسی برای من فرستاد که آقای جرجندی کار کرده بود که فلانی (یعنی من) رفت کانادا. خب کی چی؟ مگه رفت که دیگه برنگرده؟ بنده سالی چهار یا پنج بار یا شاید حتی بیشتر به کانادا مسافرت می کنم. من همین یک ماه پیش کانادا بودم. ممکنه دوباره برای عید نوروز برم اونجا. دلیلش چیه؟
اولا من سه تا دفتر توی کانادا دارم. هم تورنتو دارم، هم ونکوور دارم. هم بخش از خانواده ام اونجا هستند. میرم خونواده ام را ببینم، میرم کارهامو انجام بدم. این خیلی طبیعیه؛ ولی من تابعیت هیچ کشوری را نگرفتم و خدمت شما عرض کنم که من اقامت کاری دارم – چون بالاخره اونجا بیزینس دارم – ولی فقط تابعیت کشورم را دارم. چرا؟ چون کشورم را دوست دارم و می خواهم در کشورم کار کنم. هیچ دلیل دیگه ای هم نداره و ایشون به جنجال و پروپاگاندارا علاقه دارد.
انگیزه محمد جرجندی از انتشار اکاذیب
سوال کننده: اینجا میخوام در مجموع ازتون بپرسم که به نظر خود شما انگیزه آقای جرجندی از نشر این اکاذیب چی بوده و آیا درخواست پول یا چیز دیگهی از خود شما یا افراد مرتبط با شما داشتند یا خیر؟
دکتر آریا پارسا: ببینید آقای محمد جرجندی به چند دلیل سعی میکند اپوزیسیون نمایی کند و برایش انتفاعات مالی دارد. آیا از ما درخواست پول کردند؟ بله، تو پرونده اورده شده، مدارک و مستنداتش هم وجود دارد. ایشون میگه بیا کل وب آموز را از ما بخر به مبلغ یک میلیون دلار، من کلا وب آموز را به شما میفروشم. حتی تو پیامهای اخیرش هم یک نفر برای من اسکرین شات فرستاد که مستند هم شد؛ ایشون نوشته بود که این ها پول ندارند که بیان وب آموز را از من یک میلیون دلار بخرند. ایشون کل این قضیه را یک میلیون دلار می فروشه. دنبال پوله. احتمالاً بعدش می خواهد برود و نمیدونم مثلا یک وب آموز 2 راه بندازه.
نکته بعدی این هست که ایشون چند راه و منبع درآمدی دارد، منابع درآمدی ایشون را هم من الان خدمتتون عرض میکنم. اولاً اپوزیسیون نمایی برای ایشون خوب است، چون ایشون کیس پناهندگی دولت آمریکاست، میخواد بگه من جونم در خطر هست و از این حرفها. از این موضوع لذت میبره چون برای کیس پناهندگی اش به دردش میخوره.
نکته بعدی اینکه ایشون از این راه درآمد دارد. چه درآمدهایی دارد؟ یک- یوتیوب؛ ایشون مرتب لایوهایی میگذاره توی یوتیوب، یک سری جوان هم جمع کرده تو کانالش، میبره توی یوتیوب و داره از یوتیوب بابت بازدید کانالش پول میگیره. یک راه درآمدی دیگه اش اینه که مثلا مثلاً یه خبر علیه یک نفر بگذاری و بعد یک پولی بگیری. شما دقت کنید، ایشون علیه یک سری افراد یک مطلب گنگی میگذاره که اون افراد مثلاً بترسند و بیایند یک پولی بهش بدهند و دیگه موضوعش را مطرح نکنه. موارد متعددی در این زمینه وجود داره، این هم مستند شده که ایشون یکی از راه های درآمدی اش از طریق همین اخاذی است.
یه راه درآمدی دیگه اش که من اسمشو میگذارم لنگر کردن اینه که ایشون میاد به یک سری آدمایی که رو به رشد هستند – مثل خیلی از این سلبریتیها، بازیگرها مثلاً همین خواننده لس آنجلسی ساسی مانکن -وصل میشه و چون بازدید مطالب این افراد زیاده باعث میشه ایشون هم بازدید بگیره. میخواد خودش را در حقیقت لنگر کنه به ایشون و بازدیدهای خودشو ببره بالا و پول بگیره از یوتیوب و جاهای مختلف و مدام میاد این موضوعات را مطرح میکنه میگه، میگه، میگه و میگه. چرا؟ چون میخواد لنگر بکنه برای بحث بازدید.
نکته بعدی چیه؟ ایشون دونیت میگیره. میاد میگه من اپوزیسیون مملکت هستم من دارم، فلان کار را می کنم و … . یک سری بنده خداها که در خارج از کشور هستند، فکر میکنند ایشون مثلاً مصلح مملکت است و … . میرن به ایشون دونیت می دهند. یه مبالغی ماهیانه به ایشون پرداخت می کنند.
یه راه دیگه ایشون برای کسب درآمد که تو همین دونیت داره انجامش این شکلیه – من اسمش ررا می گذارم دونیت ترس – میاد مثلاً میگه من انتظار دارم شرکت های داخل ایران بیایند و به من دونیت کنند. مثلاً یکسری شرکتهایی که ممکنه مسائلی داشته باشند از ترس اینکه ایشون یه خبری علیه شون کار نکنه، بیایند و یک پول هایی به ایشون پرداخت کنند و بعد ایشون مثلاً مطلبی علیه اون ها کار نکنه. خب این هم بالاخره به نوعی یک راه دونیت زوری است.
یک راه دیگه هم اینه که بالاخره وقتی تو خودت را اپوزیسیون نشون بدهی، چهار تا از این رسانههای غربی مثل VOA و بی بی سی فارسی و … می آیند و باهات مصاحبه میکنند. یک مبلغی هم به شما می دهند دیگه. می دونید که ایشون شغلی نداره و بیکار هست و از این راه داره ارتزاق میکنه. بالاخره این روش درآمدی است که ایشون انتخاب کرده است. روش ایشون، روش زشتی است، شأن کار پایینه. من بهش توصیه میکنم که یک کار خیلی بهتری پیدا کنه. من فکر نمیکنم که خانواده اش هم با شغلش موافق باشند. قطعاً تو خونه شون هم بابت این قضایا سرزنش هم میشه.
مدارک مربوط به محکومیت محمد جرجندی
سوال کننده: خیلی ممنون! بابت محکومیتی که توی دادگاه برای ایشون اتفاق افتاده، آیا مدارکش موجوده یا کسانی که سؤال دارن می توانند به این منبع مراجعه کنند؟
دکتر آریا پارسا: ما خودمون تمام رأی های محکومیت ایشون که خودمون هم درگیر بودیم را منتشر میکنیم. بله ما ایشون را یک بار محکوم کردیم، ایشون جاهای دیگه هم مرتب محکوم شده و یک پرونده باز خیلی بزرگ هم ما از ایشون داریم که انشاالله به زودی این هم وارد دادگاه میشه و اونجا هم انشاالله محکوم میشه. ایشون به خاطر تکرار و تعدد جرایم – چون هم جرمش را تکرار کرده و هم تعدد جرایم داره – قطعاً حکمی که براشون بریده میشه، حکم آسونی نخواهد بود.
ببینید ایشون به طور کلی ممنوع الورود نیست، ایشون میتونه به کشور برگرده. ولی وقتی وارد کشور بشه، قطعاً باهاش برخورد قضایی میشه. شاکی که کم نداره و چیزی ما به نام ممنوع الورودی پیرامون ایشون فکر نمیکنم اصلاً وجود داشته باشه. از لحاظ شخصیتی هم میشه به ویدیوهای خودش استناد کرد. ایشون خودش توی ویدیوها و مطالب خودش میاد و میگه من عقدهای شده ام، عقدهای هستم. خب وقتی کسی خودش درباره خودش این حرف ها رو میزنه ما دیگه درباره اش چی بگوییم؟
علت تغییر نام دکتر آریا پارسا
سوال کننده: شما نام و نام خانوادگیتون را هم تغییر دادید، دلیلش رو به ما می گویید؟
ایشون خیلی دوست دارد اینطور وانمود کند که به خاطر اینکه من به آقای ماکان آریا پارسا پرداختم ایشون مثلاً رفته تغییراتی تو اسمش قرار داده است. دوست عزیزم! تو یک سال قبل از اینکه بیایی و این اظهارات دروغ را علیه ما منتشر کنی، ما این اقدامات را شروع کردیم. ولی خب چون بحث دادگاهی است، بحث اداره ثبت است و زمان بر می باشد، حدوداً یک سال بعد از اینکه ایشون به ما پرداخت، این موضوعات تموم شد و ما انجام دادیم. پس اولاً هیچ ارتباطی به این آقا ندارد.
اما دلیلش چیه؟ من چند تا دلیل دارم. اولاً- من خانواده پرجمعیتی داشتم (از طرف پدری) و من یک مقاطعی نیاز به کمک برای راه اندازی شرکتم داشتم. خب کمک کمتری از طرف خانواده پدری خود گرفتم – یعنی در واقعیت اصلا کمکی نگرفتم – لذا دوست داشتم که موفقیت خودم به نام خودم دیده بشه. دلیل دوم این است که بالاخره من دنبال بحث موسیقی بودم، می خواستم کتاب منتشر کنم، برند شخصی برایم مهم بود؛ دوست داشتم یک نام ایرانی رو برای خودم انتخاب کنم که بتوانم اون اهدافی که از نظر برندینگ شخصی دارم را محقق کنم. دلیل واقعی این است نه اظهارات آقای جرجندی.
مدارک تحصیلی دکتر آریا پارسا
سوال کننده: اینجا می خواهم ازتون اول سنتون را بپرسم و سوال بعدی اینکه چه مدارک تحصیلی ای دارید و از کدام دانشگاه ها و در چه رشته هایی بوده است؟
دکتر آریا پارسا: من نزدیک ۴۰ سالم هست و بیش از ۲۰ سال سابقه بیمه دارم، یعنی بیش از 20 سال سابقه کار به صورت رسمی دارم. مدارک تحصیلی من به این صورت هست: لیسانس من، کارشناسی مهندسی صنایع است فوق لیسانس من دو تا هست، یکی از مدیریت MBA از دانشگاه امیرکبیر و دیگری اقتصاد بازرگانی از دانشگاه اشتنبایس برلین آلمان. مدرک دکتری من کارآفرینی است. فوق دکتری من در حقیقت آینده پژوهی در حوزه کارآفرینی است. یک پسا دکترای دیگه هم دارم می خوانم. از نظر علمی، من ۳۲ جلد کتاب نوشته ام. در حال حاضر هم استاد دانشگاه و پژوهشگر برترین دانشگاه علمی کشور هم هستم.
گواهینامه خلبانی دکتر آریا پارسا
سوال کننده: میشه حالا در اینجا در مورد گواهینامه خلبانی تون که اخیراً مدرکش را دریافت کردید به ما یک توضیحی بدهید؟
دکتر آریا پارسا: خب در رابطه با سؤالی که میپرسید باید بگویم که اولاً من مدرکم را اخیراً نگرفتم، من گواهینامه خلبانی را از قبل داشتم، ولی اخیراً آن را ارتقا داده ام. چون این مدرک خلبانی چندین سطح داره و من همین الان هم دانشجو هستم و تا سطح استاد خلبانی اش را می خواهم بروم. خیلی به خلبانی علاقه دارم، جدا از این که هیجان زیادی ایجاد میکنه و این هیجان به بالندگی کمک میکنه، باعث میشه آدم بهتر فکر بکنه، افکارش جوان بماند.
جدا از این موضوع، خلبانی خیلی مدیریتی است، تو باید هم زمان چند تا چیز مختلف را مدیریت کنی و از این لحاظ هم من احساس میکنم که این یک نوع تمرین مدیریت و یا رهبری است. لذا من خیلی به حوزه خلبانی علاقهمندم.
فعالیت گروه بین المللی پارس پندار نهاد در حوزه موسیقی و هنر
سوال کننده: سؤال بعدی در مورد فعالیتهای شما و مجموعه تون در حوزه موسیقی و هنر هست، مثل خوانندگی شما یا تهیه کنندگی کنسرت های فرزاد فرزین و تهیه کنندگی سریال نمایش خانگی، یک توضیح هم در این باره میفرمایید؟
دکتر آریا پارسا: من اخیراً شرکت پارس پندار نهاد را در زمینه اقتصاد فرهنگ دارم فعال میکنم. چرا؟ چون من معتقدم که اقتصاد فرهنگ و هنر، ارزش افزوده بسیار زیادی داره و جای کار خیلی توی اون هست. شما نگاه کنید یه موضوعی مثل طراحی لباس و طراحی جواهرات که من در حال فعالیت در این حوزه هستم، چقدر می تواند ارزش افزوده ایجاد کنه.
از اون طرف بحث تهیه کنندگی موسیقی را در نظر بگیرید. خب شما نگاه کنید یک سانس از یک کنسرت که برگزار میشه، چه درآمدی میتونه ایجاد کنه. اگر شما درست بتوانی استعدادها را شناسایی کنی، بالنده شون کنید. تبلیغاتی که میشه در این حوزه جذب کرد، هزینههایی که بابت بحث های فرصت های تبلیغاتی گرفت، معرفی ستارهها و سلبریتیها و انواع و اقسام کارهایی که در این حوزه میشود انجام داد.
در حال حاضر من تهیه کنندگی آقای فرزاد و فرزین را در شهر تهران به عهده دارم. خب ایشون یکی از بهترین خوانندههای کشور است؛ بیش از 2۰ ساله که داره فعالیت میکنه، همیشه ستاره بوده، همیشه توی چشم بوده و افتخار دارم که با ایشون همکاری داریم.
سریالی را تحت عنوان قطب شمال داریم می سازیم؛ پخش سینمای خانگی هست. سال آینده در سینمای خانگی پخش خواهد شد. من معتقدم این سریال یکی از بهترین سریال های شبکه خانگی خواهد بود. بازیگران بسیار قوی دارد، بازیگرهای بسیار خوبی در اون بازی می کنند. داستانش داستان بسیار زیبایی است و من معتقدم که بسیار مورد علاقه مخاطبین قرار خواهد گرفت. نمیتوانم توضیحات بیشتری در رابطه با سریال بدم، چون دیگه خودتون از حساسیت های کار اطلاع دارید، ولی من مطمئنم که یک سورپرایز بزرگ را برای مردم کشورمون در این سریال شبکه خانگی خواهیم داشت.
خوانندگی دکتر آریا پارسا
سوال کننده: در مورد خوانندگی تون هم به ما میگین؟
به حضورتون عرض کنم که من همیشه یک علاقه قدیمی به حوزه موسیقی داشتم، چون من از بچگی یک کم ساز زدم، کارهای موسیقیایی کردم، کارهای متنوع کردم و … . ولی خب هیچ وقت این فرصت فراهم نشد که من بتونم این مسیر را دنبال کنم. بعد از آشنایی با آقای فرزین و دوستانشون نظیر آقای طغرایی – که از آهنگساز های خوب کشور هستند- و دیگر دوستان، به من گفتند که این کار شدنی است؛ یعنی تو میتونی تو این فضا حرکت کنی. من یک دانش مختصری داشتم، به کمک دوستان آن را یک ذره بارورتر کردم.
موزیکی را تحت عنوان شب یلدا – که مناسبتی هم بود – و در مناسبت شب یلدا منتشر شد، بی نظیر جواب داد. ببینید پیج اینستاگرام عمومی من سه چهار ماه یا پنج ماهه که فعال شده و کلاً 5 یا ۶ هزار تا فالوور بیشتر نداره. اما توی همین پیج که من دارم، این ویدیو بیش از ۲ میلیون و 100 هزار تا بازدید خورد؛ شبکه های مختلفی اون را نمایش دادند. خیلی مورد استقبال قرار گرفت. با وجود اینکه شب یلدا تموم شده اما من می بینم که هنوز مردم دارند این را گوش می دهند؛ پخش میشه و … .
25 تا آهنگ موسیقی آماده دارم که بعد از گرفتن مجوزات و بعد از انجام مراحل قانونی، انشاءالله دونه دونه منتشر میشه. کار دلی است. خیلی دنبال اون مارکت مالی اش نیستیم، ولی دوست داریم یک کاری بکنیم که برای کشور ارزنده باشه.
صحبت پایانی
سوال کننده: صحبت پایانی شما با افراد موفق دیگه ای که درگیر همچین حواشی و شایعات و انتشار همچین اخبار کذب و غیر رسمی می شوند، چیست؟
دکتر آریا پارسا: ببینید خیلی مشخص است که هر چقدر شما موفقتر بشی، جلوتر بری، از این حواشی بیشتر خواهی داشت؛ یک چیز خیلی طبیعی است. شما میبینید که تمام این سلبریتیها یکسری حواشی را به دنبال دارند. چرا؟ به خاطر اینکه معروف هستند، مردم دوست دارند به اونها توجه کنند، خیلی دوست دارند درباره زندگی شون بدانند، آگاه بشوند. پس شما هرچه بیشتر پیشرفت میکنی، اینطور مسائل برای شما بیشتر هست. میگن قطاری که حرکت نمیکند را کسی بهش سنگ نمیزنه. لذا ما که پذیرفتیم، داریم زندگی مون را میکنیم. روز به روز خدا را شکر داریم شرکتمون را توسعه می دهیم، کار بهتری انجام می دهیم، به مردممون داریم خدمت میکنیم، افتخار هم میکنیم از این بابت. خیلی هم جدی نمیگیریم. بالاخره تعدادی وکیل روی این پروژهها داریم که دارند اقداماتی انجام می دهند. خودمون هم داریم کار خودمون را میکنیم. جمله خیلی معروفی هست که شاید بد نباشه بشنوید، میگه اگر شما بتوانید کاری کنید که رقبا و دشمنان شما روی شما تمرکز کنند در حالی که شما روی کارتون تمرکز کردید، شما قطعاً موفق می شوید.
سوال کننده: خیلی متشکرم از شما جناب آقای دکتر ماکان آریا پارسا، خیلی لذت بردم، امیدوارم که در همه زمینههای فعالیت تون روز به روز موفقتر باشید.
دکتر آریا پارسا: خیلی ممنونم از شما که وقت گذاشتید، بسیار متشکرم و براتون آرزوی موفقیت و بهترینها را دارم. خدانگه دار.
ویدیو دوم دکتر آریا پارسا در پاسخ به یکی از لایوهای یوتیوب محمد جرجندی
دکتر ماکان آریا پارسا نسبت به اشکالاتی که محمد جرجندی راجع به ویدیو اول گرفته بود، واکنش نشان داد و در ویدیویی به انها پاسخ داد.
متن این ویدیو به شرح زیر است:
سوال کننده: سلام آقای دکتر آریاپارسا
دکتر آریاپارسا: سلام، عرض ادب
سوال کننده: بی مقدمه خدمتتون عرض کنم که ما امروز سراغتان آمدیم، چون چند وقت قبل شما یک سری پاسخ با سند و مدرک به ادعاهایی که آقای جرجندی مطرح کرده بودند داشتید، حالا ایشون دوباره به پاسخ های شما ایراداتی گرفتند که امروز میخواهیم راجع به آن ها صحبت کنیم. حالا چون حرف ایشان هم زیاد بوده، هرطور که شما فکر می کنید بهتر است شروع کنید بفرمایید.
مرحله اول: بررسی کاراکتر و شخصیت آقای محمد جرجندی بمی
دکتر آریاپارسا: بسیار عالی، خیلی ممنونم از اینکه وقتتان را در اختیار بنده گذاشتید، دوست دارم در مرحله اول در رابطه با کاراکتر و شخصیت آقای محمد جرجندی بمی صحبت کنم، به نظر من شخصیت ایشان در حال حاضر به یک سوت زن، یک فعال مدنی و یک فعال سیاسی نزدیک نیست و فکر نمیکنم که جز به اخاذی، شخصیت ایشان به چیز دیگری نزدیک باشد.
من با سند و مدرک عرض میکنم، در همین ویدیوی لایوی که ایشان اخیرا منتشر کرده، ایشان می گوید، “همسر من می گوید چرا این کارها را می کنی و گور پدر مردم ایران، گور پدر مردم”. یا مثلا ایشان در صحبت هایش می گوید فوتبالیست ها یک مشت پدرسوخته هستند، یا سلبریتی های موسیقی فلان شخصیت را دارند.
قسمتی از ویدیو لایو جرجندی: 01:21
(محمد جرجندی بمی: اینکه من در خانه سرزنش می شوم را راست گفت، جاییکه راست میگوید را من به شما می گویم، خانم من بسیار مخالف وب آموز است، می گوید گور بابای این مردمی که تو نشسته ای یقه یک کلاهبردار را گرفتی، گور بابای آن کشور، گور بابای دادستانش، گور بابای شبکه قضاییش، ول کن …)
یا خیلی راحت می گوید که یک نماینده مجلسی که فلان کار را انجام دهد مثل این است که فلان رابطه جنسی را برقرار کرده است. قسمت های ویدیو را من خواهش میکنم بگذارید.
قسمتی از ویدیو لایو جرجندی: 01:58
(محمد جرجندی بمی: وقتی تو به یک نماینده مجلس، مدرک دکتری می دهی از ننه او عزیزتر میشی، چون تو یک چیزی میدونی که فقط تو میدونی، یعنی انگار رابطه جنسی با او داشته ای، انقدر قصه نزدیک کننده به یارو هست)
یعنی ایشان مشمئز کننده، یک چیزی را آنطرف تر از هر نوع طرز فکری که شما می توانید داشته باشید صحبت میکند. در جایی از صحبت هایش می گوید ما پرونده هایی که در وب آموز است یا مشهدی هستند یا اصفهانی هستند.
قسمتی از ویدیو لایو جرجندی: 02:33
(محمد جرجندی بمی: یک خط در میان وب آموز دست اصفهانی ها و مشهدی ها می چرخد، من نمیدونم شما چکار میکنید لعنتیها)
انگار مثلا مشهدی ها و اصفهانی ها کلاه بردار هستند! ببخشید شما میدونید مشهد چندتا شهید داده است، اصلا جدای از بحث مذهبش، طرف جانش را برای این کشور داده است، تو چطور میتونی در مورد اصفهانی ها اینطور اظهار نظر کنی، اصفهانی که همین الان نصف این کشور را به دوش می کشد، یا شما چطور میتونی در مورد مشهدی که انقدر حق به گردن ما دارد، همین چند روز دیگر در عید، تعداد خیلی زیادی از ایرانی ها مهمان مشهدی ها هستند، سفره مشهد، سفره خراسان همیشه گسترده بوده، شما حق نداری به مردم ایران توهین کنی و در حقیقت اینطور صحبت کنی، شما مشکلت من هستم بیا با من صحبت کن، به من هم حق نداری توهین کنی، حالا ما فرض میکنیم این قسمت را پذیرفته باشیم ولی مردم ایران، فوتبالیست ها، اصفهانی ها، مشهدی ها واقعا این درست نیست، ادبیات، ادبیات سخیف، لحن، لحن مشمئزکننده، ایشان شعر می خواند، مسخره میکند، اصلا کدام منتقد سیاسی این گونه است؟ کدام سوت زنی این گونه است؟ کدام منتقد و فعال مدنی این گونه است؟ آیا ایشان جز اخاذی به چیز دیگری فکر میکند؟ به نظر من نه. ایشان مطرح میکند که من در برگه هایم گذاشته ام دونیت، بله دونیت زمانی که تو با رضایت بری و دونیت بدهی یعنی به خواست قلبی، از روی لطف و انفاقت بری و یک پولی پرداخت کنی، نه اینکه مردم را تحت فشار بذاری و بگویی دونیت بدهید. مثل قسمتی از فیلمی که میگفت پول زور بده. دقیقا همین حس به آدم دست میدهد. شما بگویی دونیت بده، اگر ندهی … دونیت زور است و باید بدهی، نه هیچ بایدی وجود ندارد، مثل این می ماند که یک فردی در خیابان جلوی شما را بگیرد و از شما پول بخواهد و اگر ندهی اسلحه روی سر شما بذار، این اسمش دونیت نیست، اسمش زور است، پول زور گرفتن است. دقیقا همین است.
قسمتی از ویدیو لایو جرجندی: 04:39
(محمد جرجندی بمی: آقا در مورد دونیت چقدر توضیح بدهم، چشمتان در بیاید که ما دونیت میگیریم، تازه ما دونیت کم میگیریم، خداشاهده به حضرت عباس، اینطور که من خودم را به خطر انداختم، حداقل این مردم باید هزینه زندگی من بدبخت را در آمریکا بدهند.)
موضوع بعدی که هست، ایشان زحمت بکشند مرزبندی خود را مشخص کنند، ایشان منتقد نظام ایران است، اپوزیسیون است؟ یا ایشان در حقیقت طرفدار نظام است؟ ما نفهمیدیم. ایشان یک جا از دادستان شهری تشکر میکند، جایی وزیری در مملکت ما دوست دارد، بعد یک دفعه می بینید سر فحش و انتقاد میکشد به یک سری از ارکان این نظام و جالب این است که ایشان یک خط قرمز خیلی خاصی نسبت به عالی رتبه ترین مقام نظام جمهوری اسلامی دارد و اصلا وارد این خط قرمز نمی شود و خودش شبهه برانگیز است، من نمیگویم طرف باید اپوزیسیون یا چیز دیگری باشد، من دخالتی در این زمینه نمیکنم ولی شتر، گاو، پلنگ هم نمی تونی باشی، ما چیزی به نام شتر، گاو، پلنگ نداریم، تکلیف خودت را معلوم کن، تو که داری سنگ همه را به سینه میزنی، نمیشه که داخل آب بروی ولی خیس نشوی، مگر نمیخواهی دونیت بگیری؟ میخواهی از اپوزیسیون ایران بگیری یا از نظام سیاسی ایران بگیری؟ از طرفدارهای چه کسی میخواهی بگیری؟ تکلیفت را روشن کن. اگر مثل ما هستی، داخل ایران هستی، مرزت را مشخص کن. اگر خارج نشین هستی و طور دیگری فکر میکنی، مرزت را مشخص کن. ولی اینطوری نکن، نمیشه همه را داشته باشی، اینطوری نمیشود. این یک حیله گری درش دیده می شود، اینکه تو قسمت هایی از نظام را اصلا ورود نمی کنی، بعضی ها را دوست داری، بعضی ها دشمنت هستند، ما قشنگ میدونی چه فکری میکنیم، از بخش هایی از درون بدنه یا داخل یا خارج داری پول میگیری به نفع یک عده کار کنی. غیر از این هست؟ مرزت را مشخص کن. تو که می گویی شفافیت، این تیکه را شفاف کن. بیا بگو من این هستم با این نگاه. میدونم احتمالا می گوید من هرچه خوب باشد می گویم خوب است و هرچی بد است می گویم بد است، نه نمیشه! ما همچنین ترمه مخملینی بر قامت این کشور نبافتیم، نمیشه یک جاهایی سفید باشد و یک جاهایی سیاه باشد. تو کل این مجموعه را رد میکنی یا قبول میکنی؟ تکلیفت را مشخص کن. اگر دنبال سوت زنی هستی، ادبیات سوت زن، آن نیست. آن ادبیات، ببخشید ادبیات یک باج گیر اوباش است، یک اوباش باج گیر است که با آن ادبیات، سخیف، توهین آمیز، استفاده از ارکان رکیک و نکات رکیک و با زور …. نه این نیست، جایگاه خودت را مشخص کن، برچسب درستی روی خودت بزن.
این در رابطه با شخصیت آقای محمد جرجندی بمی که من دوست داشتم واقعا بهش بپردازم. چون این چیزی است که باید عیان شود و من از ایشان میخواهم که ایشان به همه توضیح دهد، ما ببینیم اصلا این قضیه چی است.
سوال کننده: حالا با توجه به اینکه حرف از شفاف شدن مواضع سیاسی شد، دوست دارم که خود شما هم در این مورد صحبت کنید و از مواضعتون به ما بگویید.
دکتر آریاپارسا: موضع من که کاملا مشخص است، من کسی هستم که در داخل ایران زندگی میکنم پس من در تابعیت جمهوری اسلامی ایران هستم. پس موضع سیاسی من کاملا مشخص است. حالا آیا اینکه من با تمام اتفاقات و وقایعی که در داخل کشور در حال اتفاق است موافق هستم؟ خیر من به خیلی از بخش ها نقد دارم به عنوان یک استاد دانشگاه، به عنوان یک پی اچ دی (دکتری)، به عنوان یک فعال اقتصادی به خیلی از بخش ها هم نقد دارم و میگویم یک سری بخش ها طور دیگری باید باشد، یک بخش هایی اصلاحاتی نیاز دارد، یک تغییر و تحولی باید بیفتد ولی من علیه نظام سیاسی کشورم نیستم. موضع من این است.
اما در رابطه با ایشان، ایشان هم احتمالا می خواهد همچنین حرفی بزند که من هم مشکلی با مملکت ندارم ولی به جاهایی از آن نقد دارم، نه نمی شود. چرا؟ مایی که داخل ایران هستیم نمیرویم VOA، بی بی سی نمی رویم، مایی که داخل کشور هستیم خیلی کارها را نمی کنیم، خیلی چیزها را رعایت می کنیم. آن هایی هم که خارج از کشور هستند نمی آیند بگویند که چرا آپارات پیج من را بسته است، نمی گویند که چرا شرکت های داخلی ایران به من پول دونیت نمی کنند، این نمی شود. ایشان می خواهد هم از اپوزیسیون ایران پول بگیرد و هم از داخل ایران. برای همین شتر، گاو، پلنگ بازی می کند و همه چیز را با هم می خواهد، نمی شود. این اتفاقا سند محکمی است که نشان می دهد ایشان دنبال دونیت زوری است، دنبال کاسبی است، دلالی است از ایران، مگر نه ببخشید موضعت را شفاف کن و یک طرف را بخواه، نمیشود که همه را بخواهی، هیچ کسی هم تا حالا این کار را نکرده است، اولین نفر که در حقیقت این شگرد را طراحی کرده است ایشان است، نمی شود.
سوال کننده: حالا میخواهم که راجع به پرونده قضایی که بین شما و آقای جرجندی بوده است توضیح بفرمایید، چون ایشان هم راجع به آن صحبت کرده است.
دکتر آریاپارسا: ببینید وقتی که شما میخواهید دروغ بگویید نیاز دارید که همه چیز را به هم ببافید، همه چیز را با هم قاطی پاطی کنید که بعد آنچه دلتان میخواهد نتیجه گیری کنید. خیلی جالب است، ویدیو را به من نشان دادند از راه های برائت ما عبور می کرد و می گفت این موارد اصلا ربطی ندارد، یعنی چی؟ اصلا همه اش همین است. اصلش این است. پرونده های که بین من و آقای جرجندی موضوعیت پیدا می کند به چهار دسته تقسیم می شود، دسته اول، پرونده هایی است که علیه آن شرکت مشهدی تشکیل شد که شاکی آن دانشگاه فردوسی مشهد بود، شکایت مطرح کرد، بعدا وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و پلیس فتا و پلیس آگاهی ورود کردند تا یک پرونده بزرگی شد که متهم ردیف اول آن 20 سال حبس گرفت. ایشان می گوید که آن یک پرونده دیگر است و این موضوع NIUTM چیز دیگری است و این ها هیج ارتباطی با هم ندارد، مدارک خارجی و این موارد. نکته این است که من خیلی ساده با انتشار دو تا سند ثابت میکنم که این دو تا یکی هستند. خیلی ساده است. این ها یک پرونده بود، دانشگاه فردوسی مشهد هم از من شکایت کرد و هم از آن آقایی که متهم بود شکایت کرد. اوراقش هم وجود دارد. سند متقن آن هم چی است؟ زمانی که ما از آقای جرجندی در شعبه 29 بازپرسی اصفهان شکایت کردیم، این شعبه از مشهد استعلام کرد که جریان چیست، ایشان آمده در مورد NIUTM و فلان می گوید که جرجندی نامی آمده فلان کرده است. مشهد پاسخ داد که قبلا رسیدگی شده است و ایشان (ماکان آریاپارسا) تبرئه شده و نامه موجود و منتشر شده است و باز هم منتشر میکنم. پس این یک موضوع بوده است. فردوسی هم از ما، هم از آن بنده خدا و هم از سی چهل نفر دیگه شکایت کرد، 25 نفر فقط حکم گرفتند و یک سری هم تبرئه شدند. ما هم تبرئه شدیم و هم بعدا به عنوان مطلع در پرونده دعوت شدیم، ایشان (جرجندی) میخواهد بگوید این یک چیز دیگر است، آن یک چیز دیگر است، ایشان رفته همکارش را لو داده است اگر من مثلا همکارم را لو داده بودم خب او هم من را لو می داد. چطور من او را لو دهم ولی او سکوت اختیار کند! این چه حرف مسخره ای است.
نکته دوم، پرونده های دوم پس از حماسه آقای جرجندی برای ما تشکیل شد، این مورد را که ایشان نمی تواند بگوید نه، ایشان بعد از اینکه یک سری خبرهایی علیه ما منتشر کرد، هم پلیس فتا اصفهان، هم تهران و هم یکی دو جای دیگر، یکسری افراد شکایت هایی مطرح کردند، یک مورد خود پلیس فتای اصفهان مطرح کرد که پرونده به شعبه 7 بازپرسی اصفهان رفت و ما بعد از صحبت های جرجندی و به خاطر صحبت های آقای محمد جرجندی دوباره دادگاه رفتیم و رای آن است و دوباره تبرئه شدیم. پرونده شعبه 34 دادیاری اصفهان که ما تبرئه شدیم دقیقا به خاطر NIUTM بود، اصلا داخلش نوشته است. بعد ایشان (محمد جرجندی بمی) می گوید نه این موارد هنوز رسیدگی نشده است، به اتهامات ایشان (ماکان آریاپارسا) رسیدگی نشده است. دیگر چطور باید رسیدگی می شده است؟ ما ده تا پرونده بابت این قضیه رفتیم، سه چهار تایش را تو برای ما درست کردی که ما تبرئه شدیم. پس ایشان نگوید که اتفاقی نیفتاده است، اتفاق افتاد، زحمات حضرتعالی هم موثر بود، ما رفتیم دادگاه و خداراشکر تبرئه شدیم، بعد از صحبت های ایشان (محمد جرجندی بمی) بوده است.
نکته سوم، ایشان می گوید که یک شکایتی از من شده است در شعبه 29 بازپرسی و به من به مدت 5 سال اجازه دفاع نداده اند و بازپرس عوض شده است. اولا خود شما می گویید بعد از 5 سال، ببخشید یک بازپرس در یک شعبه 20 سال نمی نشیند، بالاخره هر چهار پنج سال یک بار عوض می شوند، اتفاقا چند وقت پیش که رفته بودیم شعبه، دیدیم که بازپرس قبلی سه اتاق آن طرف تر یک شعبه دیگر رفته است. اینطور نیست که می گوید من رفتم حفاظت قوه قضاییه شکایت کردم، بازپرس را عوض کردند، یا ابوالفضل چه قدرتی شما دارید؟! شما آنجا نشستید، اینجا بازپرس تعیین می کنید! اصلا اینطور نیست، شعبات تغییر می کنند. ایشان (جرجندی) سواد ندارد. ایشان (جرجندی) حرف جالبی می زند، می گوید مگر بازپرس می تواند یک سایت آپارات یا کانال آپارات را ببندد، بازپرس چکاره است؟ قاضی هم نمی تواند! بنده خدا، بازپرس، قاضی است، اسمش بازپرس است. فکر میکند بازپرس یک مأمور است! در حالیکه دادیار، بازپرس و رئیس شعبه همه قاضی هستند. جالب است بدانید که بعضی از بازپرس ها از نظر اهمیت از یک سری قضات دادگاه تجدید نظر هم حتی سطح بالاتری دارند مثل بازپرس کارمندان دولت دادسرای تهران، یک آدم بسیار قوی در سمت بازپرس می گذارند شاید شان ایشان در حد دادگاه تجدید نظر باشد. ولی ایشان (محمد جرجندی بمی) این موارد را نمی داند چون سواد ندارد. ایشان نمی داند بازپرس قاضی است و وقتی نمی داند از این حرف ها می زند. می گوید بازپرس را عوض کردم، مرد حسابی مگر می شود به این راحتی بازپرس را عوض کرد، صرف اینکه تو رفتی یک نامه نوشتی حراست، بازپرس را عوض کردند! چه توانایی هایی بالقوه حضرتعالی دارید! اولا بازپرس قاضی است، بعد هم ما شکایتی که کردیم بله یک قاضی دیگر آمده است، حالا می گوید که این قاضی جدید به ما اجازه دفاع در پرونده داده است، نه باز هم داری اشتباه می کنی، وکیل متهم تا قبل از دفاع آخر، حق ورود به پرونده را ندارد، خودش حق دارد ولی وکیلش ندارد. حالا چرا به وکیلت اجازه دفاع داده اند؟ چون پرونده وارد مرحله دفاع آخر شده است، پرونده یک بار هم به دادگاه شعبه 106 کیفری رفته، نقص گرفت و دوباره برگشت. پس شما یک مقدار اطلاعات عقب است. بازپرس اگر چنین کاری می کرد ما اعتراض می کردیم که چرا متهم نیامده و شما اجازه دفاع داده اید. چون این مرحله را گذرونده و یک بار هم رفته شعبه 106 کیفری استان و برگشته، پرونده جاری است. ایشان می گوید همه پرونده های من بعد از لو رفتن اطلاعات قوه قضاییه در اینترنت هستند، نه فقط استان تهران است. پرونده شما اصفهان است. انشاالله هر وقت که بیاید ما خودمان رای ها را منتشر می کنیم. ولی این پرونده هایی که من طبق آخرین اطلاعاتی که دارم از قوه قضاییه روی اینترنت منتشر شده از استان تهران است و از شهرستان نیست. چیزی که من می دانم. پس چنین چیزی نیست.
سومین پرونده ای که ما از ایشان شکایت کردیم، اصفهان است و بسیار قوی است. ما قبلا هم اصفهان شکایت کردیم و محکوم هم شد، رای قطعی هم گرفتیم و منتشر هم کردیم که ایشان فقط روی آن اسکرول میکند و رد می شود. نمیخواهد هیچ توجهی به آن بکند.
چهارمین پرونده، پرونده ای که علیه ایشان در مشهد تشکیل شده است، که ایشان امضاها را نشان می دهد و می گوید ببینید که امضاهای این آدم شبیه آن آدم است، فکر میکند که مثلا پازل اهرام مصر را حل کرده است. خیلی ساده است، چرا انقدر پلیسی فکر میکنی؟ موضوع خیلی ساده تر از چیزی است که تو فکر میکنی. تعدادی آدم از جمله خود من از ایشان در مشهد شکایت کردند، یعنی مشهد شکایت شد، شکات مشهدی بودند، چون موضوعات مربوط به مشهد بوده، من هم دقیق نمیدانم، یکی از آن ها من بودم، من هم زمانیکه دیدم آنجا شکایت است، من هم رفتم یک شکایت آنجا مطرح کردم. مثلا شما به عنوان معاون دادستان، میخواهید یک پرونده را ارجاع دهید، موضوع هم جعل مدارک آموزشی و این موارد است، پرونده را به کدام شعبه ارجاع می دهید؟؟؟ شعبه ای که سابقه ارجاع دارد، کسی که قبلا در این زمینه رسیدگی انجام داده است و تسلط دارد، نمیفرستند به یک شعبه غریب، میفرستند به شعبه ای که به آن پرونده اشراف دارد. چیز عجیبی نیست! امضا را در می آورد و می گوید ببینید این همان امضا است، آفرین چه کشفی کردی!! نیاز به مقایسه امضا نیست اگر سواد داشتی متوجه می شدی که همیشه پرونده به شعبه ای ارجاع می شود که در آن حوزه سابقه دارد. مثلا پرونده ویژه قتل، همه پرونده به همان شعبه می رود، همیشه قضات روی موضوعاتی که تخصص دارند به آنها پرونده ارجاع می شود. بله ما شکایت کردیم، پرونده رفته آنجا، مستند دادیم، اتفاقا خداراشکر که رفته به شعبه ای که تسلط دارد چون همه را می داند، بیگناهی ما را می داند، شما را هم می شناسد و رسیدگی می کنند. کشف بزرگی نکرده ای!!
این چهار پرونده ای که ما داریم، خلاصه اینکه، پرونده مشهد با موضوع ما یکی است، مضافا اینکه شکایتی که ما کردیم یک چیز دیگر است، مشهد چیز دیگری است، پرونده هایی که بعد از گفتمان آقای جرجندی برای ما تشکیل شد هم یک چیز دیگر است. همه این ها را با هم قاطی می کند. من باز برای شما کامل دادم، برای همه هم مدرک دارم و منتشر می کنم. ببینم ایشان چه می گوید.
سوال کننده: راجع به این نامه ای که در واقع بازپرس دستور داده به وزارت ارشاد برای حذف یک سری مطالب منتشر شده، صحبت میکنید.
دکتر آریاپارسا: این هم خنده دار است و هم دردآور، آقای جرجندی بازپرس را قاضی نمی داند، یعنی فکر میکند بازپرس، باز پرس است یعنی مثلا یک چیزی را میپرسد و کاره ای نیست، در صورتیکه بازپرس، قاضی است و سطحش اتفاقا در سطح رئیس دادگاه است چون بی طرف است. دادیار دستیار دادستان است، یعنی تابع دادستان است ولی بازپرس بی طرف است، شانش شان دادگاه است. ایشان نمی داند این چیزها را، برای همین نمی داند که قاضی امکان صدور دستور نظارت دارد، قرارهای نظارت به آن می گوید. ایشان می تواند در اینترنت سرچ و مطالعه کند، قرار نظارت حتی ممنوعیت از کار و شغل، بازداشتگاه، خیلی موارد را به بازپرس اختیار می دهد، بازپرس هر موقع احساس کند موضوعی می تواند به یک موضوع مجرمانه منجر شود که در قضیه ما اتفاق افتاد، ایشان (جرجندی) مرتب مطالب در اینترنت میگذاشت به بهانه های مختلف مثل قمار و غیره، برخی موارد هم به ما ارتباط نداشت ولی در مجموع چون به سئو این آدم کمک میکند که ایشان یک عنصر مخرب برای فضای مجازی است، بازپرس دستور داده است به وزارت ارشاد که جلوگیری کند. یک سری انجام دادند، انصاف نیوز انجام نداد که از آن هم شکایت کردیم و به آن هم خواهیم رسید. انصاف نیوز آمده یک بازی و یک زیرکی کرده و فکر کرده که خیلی زرنگ است ولی اشتباه کرده و سر همین موضوع من احتمالا می توانم توقیفش هم بکنم. این کار کاملا قانونی است و بازپرس اختیار دارد و می تواند دستور دهد و بقیه مکلف هستند که دستور بازپرس را اجرا کنند. کما اینکه آپارات هم پس از دریافت دستور کانال ایشان را حذف کرد که اگر نمیکرد باید در جاهای مختلف پاسخ می داد.
سوال کننده: از شما میخواهم راجع به قضیه نامه وزارت علوم خانم داداشیان توضیح دهید.
دکتر آریاپارسا: بسیار عالی، آقای جرجندی از آنجاییکه خود را خردمند جمع می داند و پیر مغان هستند، ایشان دانشی فرا تصور انسان دارند، همه چیز را بر اساس فرضیات و حدسیات ذهنی خودش جلو می برد. یک نامه ای را ما از خانم دکتر فاطمه داداشیان، مدیرکل وقت آموزش عالی وزارت علوم گرفته بودیم، نامه هم هست، شماره دارد، تاریخ دارد، میتواند در دبیرخانه وزارت علوم پرینت کنید. چیزی نیست که من بتواند تولید کنم، کاملا هم مستند است. هر نیروی نظامی، امنیتی، پلیسی یا هر فردی که ذی نفوذ باشد می تواند این نامه را پرینت بگیرد. ما از ایشان خواستیم که خانم دکتر داداشیان، شما که مدیرکل وقت هستید، ما میخواهیم با یک مجموعه به نام NIUTM کار کنیم، NIUTM مخفف چیست؟ New York International University of Technology and Management. عین همین عبارت را ما در نامه وزارت علوم مجوز گرفتیم، دانشگاه بین المللی مدیریت و تکنولوژی نیویورک. جلوی آن را مات کردیم چون اسم یک کالج دیگر بود، ما آن را هم همزمان مجوز گرفتیم که اصلا هیچ وقت هم کار نکردیم، آن تیکه کالج را مات کردیم چون ضرورتی نداشت، من همیشه ورود ایشان (جرجندی) به فضای یوتیوب را مصداق این شعر می دانم، در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست، ایشان (جرجندی) خیلی با قدرت وارد فضای مجازی می شود و یکسری اراجیف را پشت سر هم به هم مرتبط میکند، ایشان آمده جلوی این اسم که مات شده می گوید اینجا نمی تواند کلمه NIUTM باشد پس الکی است. این یک اسم دیگر است و چه ربطی دارد؟! آیا اینکه یک قسمت مات است، کل نامه بی اثر است؟! که من خود نامه را هم دوباره نشان می دهم که بدانید که چیز دیگری است و ایشان برای خودش داستان تعریف می کند، اصل نامه را هم هر کس بخواهد می تواند برود از وزارت علوم دریاف کند. ما مجوز گرفتیم. حالا ایشان می گوید فرض کنیم که آقای آریاپارسا مجوز گرفته است، ایشان حق نداشته است که مدرک بدهد، بنده خدا ما مدرک نمی دادیم، ما آموزش برگزار می کنیم و مدرک را کس دیگری می داد. پس من در حیطه مجوزم کار کردم، من آموزشم را برگزار کردم و فرستادم رفتند از جای دیگر مدرک گرفتند، من خلافی نکردم چون من مدرکی ندادم. گفتم جای دیگر انجام شده که به اتهاماتشان رسیدگی شده است. تمام شد. ما معرفی می کردیم مانند یک نمایندگی، اصلا به ما ارتباطی نداشته است.
نکته سوم، ایشان (جرجندی) خودش با خانم دکتر داداشیان مکاتبه ای انجام داده و گفته است که آیا ایشان اجازه داشته اند که نامه بگیرند، خانم دکتر داداشیان گفته است بله ایشان مراجعه کرده و نامه از ما گرفته و ایشان در حیطه مجوزهایش می توانسته کار کند، بله همین است، ما در حیطه مجوزهامون کار کرده ایم. بعد هم من یک سوال از شما می پرسم، این دانشگاه خارجی و بین المللی را فکر کنید در مشهد گرفتند و طرف را هم زندان کرده اند، یک جنگ هم درست شده و در تمام رسانه ها پخش شده، شما هم یک مدیرکلی هستید که زمانی مدیرکل وزارت علوم بوده اید، آیا می گویید بله من انجام دادم؟ همه اش با من است؟ معلومه که نمیگویید! تا بتوانید سعی میکنید طوری صحبت کنید که خیلی به شما وصل نشود. صادقانه یک طوری صحبت میکنید که فردی بعدا برای شما موضوعیت درست نکند. نامه هست و خانم امضا کرده است، نمی تواند بگوید امضا نکرده ام! حالا اشتباه یا درست انجام داده ما کاری نداریم، دادگاه که گفته است ایشان اشتباهی نداشته است. اما نامه را ایشان امضا کرده اند و موجود است و ما با این نامه و یکسری مستند دیگر تبرئه شده ایم.
سوال کننده: در نهایت اگر موضوع دیگری است که میخواهید راجع به آن صحبت کنید بفرمایید، اگر هم نه که جمع بندی نهایی داشته باشیم.
دکتر آریاپارسا: خیلی ممنون، من تنها نکته ای که به نظرم آمد که شاید باید بیشتر به آن توجه کنیم همان بحث باج گیری آقای محمد جرجندی است و باز هم تأکید میکنم که ایشان اسم افرادی را می آورد و دیگر اسمشان را بعد از آن تکرار نمی کند. مثلا افرادی بودند که ما دو نفر را هم معرفی کردیم، در واقع خودش معرفی کرد ما هیچ وقت اسم کسی را نیاوردیم، از آن دو نفر، که یک نفرشان را گفت من یک خبر کار کردم، بله ما هم نمی گوییم که تو خبر کار نکردی، تو خبر کار کردی ولی دیگر ادامه ندادی. یک خبر کار کردی و دیگر تمام شد. اما ما هستیم که داری هفته ای یک بار برایمان مطلب کار میکنی، چرا؟! چون هنوز از ما به انتفاع مالی نرسیدی. اگر از ما هم به انتفاعات مالی برسی ما هم می شویم سالی یک بار مطلب یا اصلا میرویم جزو افرادی که دیگر مطلب کار نمیکنی. چرا ایشان دوباره به آن ها نمی پردازد؟ چرا؟! چرا ایشان درباره همین دو نفری که ما اسمشان را آوردیم دیگر صحبت نکرد؟! یک نفرشان را که یک بار گفت، یک نفر دیگر را هم یک مطلب کار کرد و تمام. این ها مواردی است که شما، آقای جرجندی به راحتی نمی توانی پاسخ بدهی. این ها مواردی است که شما در آن ها گیر می کنی.
نکته بعدی اینکه ایشان (جرجندی) ادعا دارد که من حاضرم با آقای آریاپارسا لایو بروم، ما هم حاضریم با ایشان لایو برویم، تشریف بیاورند با هم لایو می رویم اما نه روی پلتفرم ایشان، من به ایشان ویو نمی دهم، روی پلتفرم خودم. من پلتفرم طراحی میکنم، می دونم ویدیوها را میبیند و دونه به دونه نقد و بررسی می کند. بیاید روی پلتفرم ما با ما لایو برود. 5 دقیقه ایشان صحبت کند، ایشان میوت شود، 5 دقیقه من صحبت کنم و بعد من میوت شوم. به همین شکل، ببینم ایشان چه می خواهد بگوید، ببخشید جایگاه اجتماعی و تجاری مجموعه ما خیلی فرق می کند با یک آدمی که در گوشه ای از دنیا پناهنده شده و از طریق تکدی گری و باج گیری زور از طریق مردم کسب درآمد میکند تا مایی که واقعا به این کشور خدمت کردیم. ایشان تشریف بیاورند، من معمولا وقت نمی دهم به این شکل آدم ها ولی اشکال ندارد حالا یک بار هم که لازم شد وقت در اختیارش میگذاریم روی پلتفرممان، لایو انجام دهد. ما کاری نکردیم که بترسیم، محکم هم پشتش هستیم ولی به ایشان ویو نمی دهیم. ما این بساط تکدی گری را مضاعف نمیکنیم. همچنین فضایی برای کسی فراهم نمیکنیم.
و نکته نهایی هم باز هم تاکیدم بر این است که ایشان باید موضع خودش را مشخص کند که نتواند از دو طرف باج بگیرد. من همچنین چیزی به ایشان اجازه نمی دهیم. این به نظر من اصولی نیست. ضمن اینکه ایشان تأکید می کند که اگر این ها راست می گویند بیایند آمریکا از ما شکایت کنند. خبر خوب این است که ما هفته پیش از ایشان در آمریکا شکایت کردیم. در حقیقت چون دنبال جمع آوری مستندات بودیم، هفته پیش در ایالات متحده آمریکا شکایت کردیم، ایشان احتمالا خواهد رفت، اظهارنامه و نامه وکیل نداده ایم، شکایت رسمی کردیم در دادگاه آمریکا و ایشان به زودی باید آن جا هم پاسخگو باشد. ایشان هم لطف کنند از ما در آمریکا شکایت کنند، ما خوشحال می شویم. وقتی به او می گویند چرا در آمریکا از او شکایت نمیکنی، می گوید به من چه، مگر من چکاره هستم، مگر من مدرک گرفتم که شکایت کنم. شما مدعی العموم هستی یا نه؟! سوت زن هستی یا نه؟! حتما نباید انتفاعات مالی و معنوی داده یا گرفته باشی یا از دست داده باشی. شما می توانی به عنوان مدعی العموم شکایت کنی، هزینه ای هم ندارد. برو شکایت کن. اصلا هزینه شکایت را خودم به تو می دهم، برو شکایت کن! چون اگر نتوانی ثابت کنی باید به افترا پاسخ بدهی. خودش می داند که این شکلی هست. نه این گونه نیست، ایشان خودش می داند چکار کرده و کجا ایستاده، بد بازی را شروع کرده، چون ما مثل بقیه دوستان ایشان نیستیم. ایشان سراغ افرادی رفته که همه مشکلاتی دارند و می ترسند، جواب نمی دهند و کوتاه می آیند و ایشان پیروز می شود. ولی ما هیچ مشکلی نداریم و صادقانه خدمت کردیم. خالصانه به مردم کمک کردیم به اهداف زندگیشان برسند، وقتی اینطور رفتار کردیم سرمان را هم بالا نگه می داریم و محکم به مسیر خودمان ادامه می دهیم.
ممنونم از اینکه وقتتان را در اختیار من گذاشتید. شاد باشید.
خیلی ممنون از شما و فرصتی که در اختیار ما گذاشتید. به امید دیدار مجدد.
نشست خبری با دکتر میثم شکری ساز پیرامون ابهامات منتشر شده علیه هولدینگ پارس پندار نهاد در فضای مجازی
دکتر ماکان آریا پارسا (میثم شکری ساز) در دی ماه 1399 در ویدیویی نسبت به ابهامات منتشر شده راجع به گروه بین المللی پارس پندار نهاد پاسخ داد.
متن این ویدیو به شرح زیر است.
سوال کننده: سلام، من شفیعی هستم. امروز در خدمت جناب آقای میثم شکری ساز هستیم، مدیرعامل هولدینگ پارس پندار نهاد. از جناب شکری ساز دعوت کردیم که به عنوان رأس هرم در مجموعه پارس در خصوص یک سری اتهاماتی که به ایشان وارد شده است، شفاف سازی شود و قبل از دامن زدن به هرگونه حاشیه ای مستقیماً با شما صحبت کنیم تا ببینیم داستان این اتهامات چیست. آیا شما با شرکت های ارائه مدارک خارجی معادل مثل نیویورک و غیره کار می کردید؟
دکتر آریا پارسا: من سلام عرض میکنم خدمت شما، ممنونم از این که این مصاحبه را ترتیب دادید و متشکرم که اول نوک پیمان نقادانه خودتان را به سمت من نشانه گرفتید. بله ما با مجموعه نیویورک همکاری می کردیم، ما اینکه در حوزه مدارک خارجی فعالیت داشتیم را رد نمی کنیم و نمی گوییم ما در این حوزه فعالیت نمی کردیم. اما ما توضیحاتی داریم که نشان می دهد ما در این زمینه گناهگار نبوده ایم. عنایت داشته باشید دو تا مقوله متفاوت است. دوست عزیزم، چند وقت پیش حدود چهار پنج سال پیش، شخصی به ما مراجعه کرد که الآن در حال حاضر در زندان مشهد است، نه فقط به ما که به موسسات دیگر هم مراجعه کرد و گفت من نماینده چندین دانشگاه خارجی هستم. فقط نیویورک نبوده، دانشگاه های دیگری هم مثل میکی موتو ژاپن هم بوده که البته ما در آن حوزه ها فعالیتی نداشته ایم. ایشان مراجعه کرد و گفت من نماینده این دانشگاه ها هستم و می خواهم با شما همکاری کنم، چون شما موسسات آموزش عالی هستید و من می خواهم که شما دانشجویانتون را بعد از اینکه دوره گذراندند به من معرفی کنید تا از ما هم سرتیفیکیت بگیرند. خیلی از موسسات همکار ما بدون اینکه مجوزی اخد کنند مستقیم با آن موسسه قرارداد بستند و دانشجوهایشان را معرفی کردند. من می توانم بگویم که ما تنها موسسه ای در ایران بودیم که با وزارت علوم مکاتبه کردیم، گفتیم وزارت علوم، چنین پیشنهادی به ما شده آیا ما اجازه همکاری با این موسسه نیویورک نام را داریم؟ به ما نامه مکتوب داده شد که اجازه همکاری با موسسه فلان را شما دارید و ما بعد از اینکه این مجوز را گرفتیم، تعدادی از دانشجوهای خودمان را آن مجموعه معرفی کردیم که بعد متوجه شدیم آن مجموعه ایراداتی و مشکلاتی داشته است.
(نامه داداشیان)
پس اساساً دو تا نکته اینجا مطرح است، یک، نیویورک مال ما نیست، صرف اینکه ما تبلیغ آن را انجام دادیم، تمام دلیلی که دوستان ارائه می دهند که نیویورک مال من است تبلیغات است که انجام شده، بله ما تبلیغ می کردیم که موسسه فلان با فلان جا همکاری دارد، چون داشتیم و مجوز آن را هم از وزارت علوم داشتیم، اما مال ما که نبوده است. پس یک، مجوز داشته ایم و دو، تبلیغاتش را کرده ایم و جواب هایش را هم دادیم. من اجازه می خواهم آرام آرام در طی سوالاتی که شما می پرسید، این را برای شما بیشتر باز کنم.
سوال کننده: پس در واقع شما می فرمایید که برای همکاری که انجام شده و اتهامات وارده، از سمت وزارت علوم مجوز داشته اید؟ درسته؟
دکتر آریا پارسا: اصلا من فراتر از این دارم عرض می کنم، اولا این مال ما نبوده، یعنی به گونه ای رفتار می کنند که انگار این دانشگاه خارجی را ما ساختیم، مثلا مال من بوده، در حالی که مال من نبوده، کسی که خودش را نمایندگی معرفی کرده، ما با او قرارداد داشتیم، همه موجود است و ما به دادگاه ارائه دادیم، ما با او تفاهم نامه نوشتیم و تبلیغ هم کردیم، بله ما روی نیویورک تبلیغ کردیم، ولی ما از وزارت علوم مجوز گرفته بودیم و موجود است و ما با اخذ مجوز با آن آقا همکاری کردیم. حالا بعد آن آقا را اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات می گیرد و هزار مسأله دیگر پیش می آید، این به ما ارتباطی ندارد، چون ما برای این همکاری مجوز قانونی را اخذ کردیم.
سوال کننده: داستان این سایت ها چیست؟ این سایت ها هم متعلق به شما بوده است؟
دکتر آریا پارسا: همین! ما سوالمان همین است! آقایان می گویند که این سایت ها متعلق به ماست و مثلا این ها مربوط به میثم شکری ساز است! آیا who is این سایت ها مال من بوده است؟! من از دوستان می خواهمکه اگر می گویند who is گرفتند و ادعا دارند مربوط به من بوده، لطفا ارائه دهند. اگر آن سایت ایرانی که تبلیغات انجام می داده است، بله من تبلیغ می کردم و نمی گویم که تبلیغات نمی کرده ام، who is سایت هایی که مال خودم بوده و در آن تبلیغات می کردم متعلق به من است. اما سایت اصلی کجا مال من است؟!
سوال کننده: این موضوع مربوط به چه سالی می شود؟
دکتر آریا پارسا: مربوط به حدود سال های 95 و 96 است که بعد به دادگاه کشید و مسائل مختلف. نکته مهمی که میخواهم در عرایض بنده بولد شود این است، از هیتلر می پرسند که چه دروغی را مردم بهتر باور می کنند، او می گوید، دروغ آمیخته با حقایق. یعنی دروغی که قسمت هایی از آن حقیقت باشید و یک بخش هایی دروغ باشد. چون قسمت هایی درست است و یکسری مستندات ظریف و لطیفی از بابت آن وجود دارد، افراد بهتر باور می کنند و می گویند این قسمتش درست است پس لابد آن قسمت هم درست است. در صورتی که این یک خلط مبحث است و یک توهم باهوشی است!
سوال کننده: شما می فرمایید که who is این سایت ها متعلق به شما نیست. پس متعلق به چه کسی بوده است؟
دکتر آریا پارسا: who is را خود شما هم می توانید بگیرید، مشخص است. آن فردی که من اجازه می خواهم اسم نیاورم البته که در رسانه ها ایشان کاملا مطرح است، اسمش را که سرچ کنید جعل مدرک مشهد می آید، فردی که دانشگاه خارجی را جعل کرده و توسط وزارت اطلاعات، اداره اطلاعات سپاه، پلیس فتا و پلیس آگاهی و چندین سازمان دولتی دیگر از جمله وزارت ارشاد و وزارت علوم ازش شکایت می کنند و روانه زندان می شود و همین الان هم که ما با هم صحبت میکنیم ایشان 20 سال حبس گرفته است، یعنی رای قطعی برایش صادر شده مبنی بر 20 سال حبس و ضربات شلاق و غیره. این فرد دانشگاه های خارجی را ایجاد می کرده است و ما به نوعی بابت همکاری که با او داشتیم تبلیغات می کردیم اما این نبوده که مال ما باشد، موسسات ما قانونی بوده و مجوز داشتیم و تمام این ها مشخص است.
سوال کننده: از این موضوع بگذریم، در بین اتهامات وارد شده، به ارتباط شما با آقای دکتر خرم آبادی و یک تعدادی از نماینده های مجلس اشاره شده است. این ارتباط در پیشبرد این پروژه چه تأثیری داشته است؟ چه توضیحی در این خصوص دارید؟
دکتر آریا پارسا: این سوال خیلی خوبی است که شما می پرسید. جناب آقای دکتر خرم آبادی، ایشان معاون دادستان در فضای مجازی هستند، فردی هستند که جایگاه خیلی خاصی در فضای مجازی کشور داشتند. واقعیت این است که من حتی مستنداتش را دارم که به شما ارائه دهم، یک همایشی در قوه قضائیه برگزار می شود که عنوان دقیق آن را یادم نیست ولی به ارتباط بین کارآفرینی و پیشگیری از جرم می پرداخت که چطور کارآفرینی می تواند به پیشگیری از جرم کمک کند. بنده دکتری کارآفرینی می خوانم و البته هنوز دفاع نکردم، یک ماه دیگر دفاع میکنم و مدرک آن را می گیرم. چون رشته ام کارآفرینی بوده، یک مقاله ای با این موضوع ارائه می دهم که کارآفرینی چه تأثری در پیشگیری از جرم می تواند داشته باشد. در آن همایش، جناب آقای خرم آبادی حضور داشتند، ما هم ایشان را می شناختیم و ارادت داشتیم لذا با ایشان عکس گرفتیم. این به این معنا نیست که آقای دکتر خرم آبادی با من ارتباط خاصی دارند و فلان. آن آدم خارج نشینی که با هک کردن یک سری مستندات آقای دکتر خرم آبادی به زندان افتاده است و مسائلی برایش پیش آمد است، از کس دیگری ناراحت است سر من خالی می کند، چه ارتباطی به من دارد؟! چون با آقای خرم آبادی کی عکس گرفتم آن هم به خاطر مقاله ای که در همایش ارائه کردم!
من دوست دارم که شما را با یک واژه جدید آشنا کنم که خودم علاقه دارم درباره اش مطلب و مقاله بنویسم، تحت عنوان قولچماق مجازی! ما در گذشته افرادی داشتیم که یک کوچه را می بستند و هر کسی که می خواست رد شود ازش پولی می گرفتند و می گذاشتند که رد بشود، بگیر و ببند راه می انداختند که اصطلاح بگیر و ببند هم از همان آمده است. قدیم اینطور بوده است، الان اینگونه نمیشه عمل کرد. قولچماق های فضای مجازی چکار میکنند؟ این ها سه تا رویکرد در فضای مجازی دارند. افرادی از امثال فردی که من را هم مورد تاخت و تاز قرار داده از کشور آمریکا، این ها سه تا روش دارند. یک، بعضا ممکن است کار خوب هم بکنند مثلا با پدیده ای مثل قمار مبارزه کنند و خیلی چیزهای دیگر، این قسمت پسندیده است یا نه، من در صلاحیت بررسی نیستم و کاری هم ندارم. اما در رابطه با قسمتی که به من مربوط است، این افراد یکسری افراد را شناسایی می کنند که دشمنانشان برایشان هزینه کنند تا روی آن ها کار شود. این آدم ها را بمباران می کنند. من که خاک پای شما هستم اما این افراد، کسانی که آبرو دارند و شناس هستند را انتخاب می کنند افرادی که بقیه ممکن است بگویند وای شنیدی در مورد فلانی چی گفته می شود. این افراد که دنبال شهرت هستند به واسطه اینکه دم خودشون را به آدم های بزرگتر گره زده اند بولد و مطرح می شوند. شروع می کنند کسی که دارد کارهای کوچکی در کشور انجام می دهد و با همه بدبختی ها و مشکلات ساخته را بمباران میکنند و از این طریق فالوور می گیرند. این روش جذب فالوور و مخاطب است. اینکه یک نفر را بکوبی، دروغ و مسائل مختلف بگویی و غیره. پس یک مورد جذب فالوور و مخاطب است. یک راهش جذب پول و اخذ رشوه است که به طرف می گویند به ما پول بده تا دیگر در مورد تو خبر کار نکنیم. حالا ایشان می گوید که من چنین چیزی را مطرح نمیکنم و از هیچ کس پول نمیگیرم. اما ما شکایت کردیم، کیف پول بیت کوین این آقا را به من ارائه دادند. این را پلیس فتا و کارشناس رسمی دادگستری مستند کرده اند. ولت بیت کوین این آقا به من داده شد که 500 میلیون واریز بکن تا تو را از این ماجرا خارج کنیم! مستندسازی شده، گزارش کارشناس رسمی دادگستری هم هست، من به شما ارائه می دهم که منتشر بکنید. مساله ای م نداریم، حالا از ما پول خواسته شده! حالا خودت کردی، دوستت کرده است یا کسی به نام تو کرده است، بیا اینجا و از خودت دفاع کن، اگر خارج هستی وکیل که میتونی بگیری، وکیل بگیر و از خودت دفاع کن تا مشخص شود. پس راه دوم اخاذی است. من واژه رشته را به اخاذی اصلاح می کنم. پس یک، جذب فالوور است، دو، اخاذی است و سه هم یک راه دیگر کسب درآمد است. یک سری مبالغی از دشمنان آن آدم می گیرند، چون شاید نتواند از خود فرد بگیرد، از دشمنانش می گیرد. به هر بولد می شوی و چهار نفر با تو مصاحبه می کنند، بی بی سی می آید مصاحبه می کند. قولچماقی فضای مجازی راهی برای ارتزاق شده است، دوستان به این مساله توجه نمی کنند که این مسیری برای ارتزاق شده است که یک فردی با دانش محدود در یک حوزه اما با زبان درازی وارد این فضا می شود و می خواهد کسب درآمد کند. این نکته ظریفی است.
سوال کننده: در تکمیل صحبت های شما، جناب شکری ساز می خواهم به این نکته اشاره کنم، اصلا با همین هدف این مصاحبه ترتیب داده شده که در درجه اول به مخاطبمان آگاهی دهیم، چرا که اگر خود مخاطب آگاه باشد و قدرت تشخیص داشته باشد می تواند تمییز قائل شود بین حق و باطل. کمی از این فضا دور شویم، شما در صحبت هاتون گفتید که دانشجوی دکتری هستید، یعنی هنوز مدرک دکتری نگرفته اید؟
دکتر آریا پارسا: این موضوع ظریفی است، مثلا این آقا می رود ثبت نام من در اتحادیه نظام صنفی را پیدا می کند که در آن جا مدرک من فوق لیسانس عنوان شده است. همیشه از شما آخرین مدرک تحصیلی را می خواهند. الان آخرین مدرک تحصیلی من فوق لیسانس دانشگاه امیرکبیر است، همزمان دانشگاه امیرکبیر یک قراردادی با دانشگاه Steinbeis Berlin آلمان داشت که یک دوره هم آلمان رفتم و من دو تا مردک فوق لیسانس دارم. هم از دانشگاه امیرکبیر و هم از دانشگاه Steinbeis Berlin آلمان. بله آخرین مدرک تحصیلی من در حال حاضر فوق لیسانس است. اما من دانشجوی سال آخر دکتری هستم که به خاطر کرونا هنوز دفاع نکرده ام مگر نه من می بایست شهریور دفاع می کردم که به خاطر کرونا به تعویق افتاد. البته یک بار هم بابت این قضیه از من توسط این دوست عزیز شکایت شد و من برائت شدم. طبق قانون این مملکت وقتی امتحان جامع می دهید و ept را گذرانده باشید و فقط در حال آماده سازی رساله برای دفاع باشید، خود قاضی دادگستری به آن استناد کرد و من را برائت کرد، گفت در این شرایط اگر به یک دانشجوی دکتری، در کار علمی و پژوهشیش، دکتر گفته شود از لحاظ قانونی هیچ ایرادی ندارد. شاید در مجامع علمی به عنوان یک PHD نتواند امضا کند ولی به صورت عامیانه در فضای کسب و کارش بخواهد استفاده کند منع قانونی ندارد و هیچ ایرادی هم ندارد. من رای دادگستری هم از این بابت دارم. لذا بله موضوع من هم کارآفرینی دانشگاه های آزاد اسلامی کل کشور است و روی پایان نامه ام در حال کار هستم، دو تا مقاله بینظیر از آن مستخرج کرده ام که فکر می کنم برای جامعه علمی کشور نتایج پرباری داشته باشد.
سوال کننده: جریان ثبت شرکت در انگلیس چیست؟
دکتر آریا پارسا: این خیلی نکته ظریفی است. گفتند که اگر فلان چیز و فلان چیز برای تو نیست، پس چرا در انگلیس شرکت به نام تو ثبت شده است؟ ثبت شرکت در انگلستان یک فرآیند کاملا آنلاین است، من می توانم همین الان به نام شما هر شرکتی که فکر کنید با چند پوند ثبت کنم از همین ایران به صورت آنلاین. ببینید به نام هر کسی می توان شرکت در انگلیس ثبت کرد، نیاز به مدرک و اقامت ندارد. می دانید مردم متاسفانه، دوست ندارم از این واژه استفاده کنم، سردبیر مجله گل آقا یک کاراکتر داشت به نام غلام که نماد عوام و مردم زودباور بود که هر چیزی را با کوچکترین ذره ای از حقایق که درون حجم وسیعی از دروغ باشد باور می کنند، به این افراد می گویند عوام و به نگاه آن ها، عوام گرایانه می گویند و این نوع تفکر را پوپولیستی می گویند. به نام من، به نام شما، به نام آن دوستمان در آمریکا راحت می توان از همین جا شرکت در انگلیس ثبت کرد. معلوم است که فردی که علیه من اخبار دروغین مطرح می کند لابد چهارتا شرکت هم به نام در انگلستان و این طرف و آن طرف ثبت می کند. مدرکی نمی خواهد، چند پوند پول می خواهد.
سوال کننده: QAL این ها مربوط به شماست؟
دکتر آریا پارسا: نه، به خدا قسم مال ما نیست. ما کیفیت ارزیابی مال ما نیست، QAL مال ما نیست، این را که با یک سرچ ساده در اینترنت می توان متوجه شد، همین آقا (جرجندی) اعلام کرد که QAL مال من است، چرا؟ چون یک شرکت به نام QAL به نام شکری ساز ثبت است! آقای محترم شرکت را هر کسی می تواند در انگلستان ثبت کند، دوست پوپولیست من، دوست خارج نشین آمریکا رفته، خودت که فکر نمیکنم حتی تحصیلات لیسانس هم داشته باشی و با هجمه وسیعی از صحبت و برونگرایانه و مفصل به شکلی صحبت میکنی که انگار عالم دهر هستی و تمام معلومات دنیا در ذهن تو خلاصه شده است! دوست عزیزم شرکت QAL اصلا مال من نیست. نه مال بوده و نه هست، مدیرعاملش مشخص است، سایتش را مشخص است، طرف (صاحب QAL) در سایت نوشته است که مال اوست، ولی ایشان (جرجندی) می گوید مال او نیست بلکه مال شکری ساز است! این درست نیست. صرف اینکه یک شرکت در انگلستان ثبت شده، به نام همان دوستمان هم چند شرکت ثبت شده، به نام خیلی از افراد ثبت شده، کافی است شما هر چه میخواهید در ثبت شرکت ها، companies house، چنین URL هم دارد، نام هر کسی را سرچ کنید می نویسد که شرکت هایی به نامش ثبت شده است، اصلا چیز عجیب غریبی نیست، نه پاسپورت می خواهد، نه اقامت می خواهد، نه هیچ چیز دیگری، یک فرم است پر می کنید و یک هزینه هم آنلاین به صورت پوند پرداخت می کنید و تمام. لذا این ها دلیل نیست، مردم عوام این ها را باور میکنند، آدم هایی که دانش سطحی دارند. متاسفانه تعداد زیادی از کشورهایی که در جهان سوم هستند مردمانشان دانش های سطحی ولی در گستره زیادی دارند، دریایی به عمق یک متر و این یک آسیب است. شما نمی توانید به این شکل غوغاسالاری کنید در فضای مجازی در یک کشور غربی، نمی توانید این قولچماقی مجازی را در یک کشورهای اروپایی و بعضا آمریکایی انجام دهید چون آن ها کشورهایی هستند که هر هفته یک فرد میانگین 7 تا 10 ساعت مطالعه دارد و هرچیزی به راحتی باورش نمی شود، در کشور ما متاسفانه مطالعه افراد پایین است، مطالعه در رابطه با حوزه های جامعه شناسی، روانشناسی و حتی به نظر من هستی شناسی پایین است. شما در نظر داشته باشید یک دریای دانش به عمق یک متر با نگاه وندالیسم و تخریب گرایانه و مشکلات اقتصادی ترکیب شود، یک سری آدم وندالیسم خیلی عصبی پرورش خواهید داد، افرادی که بسیار ناراحت هستند به خاطر شرایط اقتصادیشان، مشکلات و مطالباتی که دارند، بعد از آن طرف گفته می شود که این فردی که مخالف ارکان حکومتی صحبت می کند پس حتما آدم خوبی است! چون ما هم مطالبه داریم. و لابد مایی که داریم با همه این مشکلات در ایران زندگی می کنیم و کار می کنیم و جهارصد پانصد کارمند را حقوق می دهیم، حتما ما هیچ مطالبه ای نداریم و به یک جایی وصل هستیم! این ها نگاه های پوپولیستی هست. نه من آدمی هستم که صد در صد از بعضی از وضعیت های کشورم راضی باشم، من خودم نقد دارم، نقدهایی دارم به اقتصاد ولی سعی می کنم از روش های مشروع و قانونی مطالبه کنم. پس اینطور نیست که ما به جایی وصل باشیم صرف اینکه با یک شخص خاصی عکس داریم. حالا شما نماینده مجلس هم یادتان نرود که من مجدد توضیح بدهم. پس نه ما آدمی هستیم که به جایی ارتباط داشته باشیم صرف عکس، خنده دار است! همایش می رویم عکس می گیریم. و نه آدمی هستم که مطالبه نداشته باشم و نه می توانم یک سری رفتارهای طرف خارج نشین را قبول کنم. مرز باریکی وجود دارد بین دروغ و حقیقت و خیلی باید آدم ذکاوت داشته باشد که این مرز باریک را بتواند شناسایی کند.
سوال کننده: در رابطه با پرونده جعل مدارک آموزشی مشهد، این صحبت پیش آمد که برخی از نمایندگان مجلس هم در این پرونده مدرک خریداری کردند.
دکتر آریا پارسا: مدارکی که شما برای ثبت نام و کاندید شدن از هر حوزه انتخابی در مجلس شورای اسلامی نیاز دارید باید حتما به تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برسد، قانون است. مدارک نیویورک و خارجی وقتی در امور فارغ التحصیلان وزارت علوم ارزشیابی نشوند، ارزش استخدامی ندارد، ارزش ثبت نام در مجلس شورای اسلامی ندارد، اصلا کاربرد ندارد. مدارکی که توسط آن فرد داده شده بود و بعضا ما به اشتباه و نادانسته تبلیغ کرده بودیم، این ها ارزش ارائه به مجلس شورای اسلامی ندارد، اصلا شما نمی توانید با این مدارک در وزارت کشور ثبت نام کنید. اشتباهه! این دروغ است! یک بررسی ساده انجام دهید متوجه می شوید، مگر می شود! حالا طرف می رود از لیست تمام کسانی که از سایت NIUTM و یا سایت نیویورک استخراج کرده، دو نفر نه نماینده فعلی، نماینده ادوار مثلا چندین سال قبل، طرف یک دوره نماینده بوده است، اولا این چه ربطی به من دارد؟! مگر هرکس در آن سایت است را من ثبت نام کرده ام؟! از تمام کسانی که در این سایت ثبت نام کرده اند، یک تعدادی را من ثبت نام کردم، یک تعدادی را سایر موسسات. اصلا جالب است! ایشان (جرجندی) وقتی اسم یک سری افراد را بولد کرد، این ها خودشان رفتند و شکایت کردند، اصلا من نمیشناختم، خودشان گفتند من اصلا به ایشان پول ندادم و ایشان را نمیشناسم. که الان شکایتش در دادسرای اصفهان مطرح است. خیلی هایشان من را اصلا نمی شناسند چون من ثبت نامشان نکردم. من یک تعداد محدودی را ثبت نام کردم که اسامی و مشخصاتشان موجود است. پس همه این ها به من مربوط نیست. از کل آن سایت ممکن است یک تعدادی از نمایندگان ادوار هم بوده باشند. اصلا جالب است که آن نماینده ادوار هم مربوط به مشهد و محدوده استان خراسان بوده است، این خودش نشاندهنده است، من خودم اصفهان و تهران هستم. من چه ارتباطی به مشهد داشتم؟! خود آن فردی که الان زندان است در مشهد است و این نشان می دهد شاید از خودش مدرک گرفته شده است یا هدیه شده است، چون برخی از نماینده ها خودشان هم در جریان نیستند، دورش را می گیرند و می گویند آقای فلانی از فلان شرکت آمده و نماینده از کجا می داند که او کیست، طرف به او می گوید ما میخواهیم یک مدرک افتخاری به شما هدیه بدهیم مثال، نماینده مجلس هم ندانسته می گیرد و بعدا برایش داستان هایی می شود که این آقا ایجاد می کند، تو مدرک گرفتی. اولا من به هیچ نماینده مجلسی مدرک نداده ام، اگر هم آن فردی که الان در زندان مشهد است مدرکی داده من مطمئن هستم پولی نگرفته و بیشتر خواسته ارتباط بگیرد و وصل کند. من مطمئن هستم آن نماینده مجلس هم کاملا در این قضیه بی گناه است و می دانم که هیچ استفاده ای هم از این مدرک در مجلس نمی شود کرد چون اصلا در وزارت علوم ارزشیابی نمی شود. ما نیاز داریم که مسائل را عمیق بدانیم نه سطحی.
سوال کننده: در صحبت های دوست عزیزمان در خارج از کشور عنوان شده است که اسم شما هم در بین افرادی که از این قبیل مدارک دریافت کردند وجود داشته، در این خصوص دفاعی دارید؟
دکتر آریا پارسا: من اصلا هیچ احتیاجی ندارم مدرک فوق لیسانس و دکتری از جایی بگیرم، من در حال حاضر دارم. من دو تا فوق لیسانس دارم، مدرک دکتری هم انشاالله اگر بتوانم دفاع کنم و کرونا اجازه دهد، دارد. چون صد آید نود هم پیش ماست. واقعا چه نیازی است که مدرکی بگیرم که خودم دارم؟! ثانیا، شما می دانید که این دوستی که آمریکا است، هکر است. اینکه توانستند اطلاعات یک سایت را استفاده کنند قطعا از طریق هک بوده، زمانی که تو یک سامانه ای را هک کنی می توانی هر چیزی را خودت به آن اضافه یا کم کنی، اصلا من فکر میکنم برخی از این افراد را عمدا اضافه کرده است، نمایندگان مجلس را عمدا، خود من را عمدا اضافه کرده اند، حالا یا آن آقای آمریکانشین این کار را انجام داده یا آن فرد در مشهد. من که خودم می دانم مدرکی نگرفته ام. من تنها مدرک خارجی که دارم، مدرک فوق لیسانس MBA از دانشگاه Steinbeis Berlin آلمان که قابل استعلام است. فوق لیسانس هم امیرکبیر بوده است و اساسا نیازی نداشته ام، این یک مقدار شیطونی است من این طور حس می کنم.
سوال کننده: یعنی به زعم شما همه این ها، اتهامات بی پایه و اساس است که ریشه در خصومت شخصی و دشمنی دارد. فکر می کنید علت این دشمنی چی است؟
دکتر آریا پارسا: من هرچقدر که بخواهم درباره آن آقای خارج نشین صحبت کنم به ایشان تریبون دادم، چون وضعیت ایشان معلوم الحال است، ایشان دوست دارد دائم از من حرف بزنم و خودش را مطرح کند، من که نیازی ندارم. اصلا من ببخشید صلاح نمی بینم که در رابطه با آدمی صحبت کنم که کاملا قصدش از مطرح کردن اسم من، مطرح کردن خودش است. واقعیت این است در رابطه با ریشه دشمنی، با توجه به صحبت هایی که دوستانم به من گفته اند، چون من اصلا ویدیو های ایشان را ندیده ام و نه برایم اهمیتی دارد، یکی از دوستان می گفت که در گفته های خودش گفته شده، ما اطلاعی نداریم، گویا یک سری ایمیل از دادستان، آقای خرم آبادی هک کرده است، البته خودش گفته است، من راست و دروغش را نمی دانم، به خاطر اینکه یک سری سیستم و ایمیل را هک کرده است به زندان می افتد، حالا من چند عکس با برخی از دوستان و دادستان خرم آبادی در آن همایش داشتم، فکر کرده است من ارتباط و قرابتی با این دوستان دارم، در حالی که من احترام به همه میگذارم ولی دوستی با کسی ندارم. از این بابت فکر کرده است ما دوست او هستیم و حالا می خواهد من را بزند که به نوعی دشمنی خودش را با ایشان به حد اعلا رسانده باشد یا اینکه کسی، رقیبی یا دشمنی از سمت ما پولی داده، خوراکی رسانده و کاری کرده که به نوعی بخواهد به ما آسیب بزند. مگر من بعید می دانم کسی آنچنانی بخواهد بر طبل پر سر و صدا بکوبد که آی چه نشسته ای که بردند خوردند و ریختند و پاشیدند و فلان شد و من همان آدم خوبی هستم که می خواهم شما را آگاه کنم. من خیلی این را منطقی نمیبینم.
سوال کننده: جناب شکری ساز، در صحبت هایتان فرمودید که در اینباره پرونده قضایی تشکیل داده اید و شکایت کردید علیه ایشان، پرونده الان در چه مرحله ای است و به کجا رسیده است؟
دکتر آریا پارسا: دو تا پرونده وجود دارد، اولین پرونده، پرونده ای بود که دانشگاه فردوسی مشهد شاکی بود مربوط به همین مدارک جعلی، آن ها چندین سال پیش شکایت کردند، مدارک جعلی شکایت شد، از تمام کسانی که در این حوزه حتی تبلیغ کرده بودند از جمله من هم شکایت شد. دادسرای مشهد، شعبه 209 و 751 دادسرای بازپرسی مشهد، یک عده خیلی زیادی را اظهار کرد، تحقیقات را شروع کردند، پلیس آگاهی انجام داد، بعد پلیس فتا، بعد رسید به وزرات اطلاعات، بعد اطلاعات سپاه وارد شد، بعد اداره مالیات وارد شد، رأسا مدیر حقوقی، وزارت علوم ورود کرد و همه را خواستند. ما و خیلی های دیگر آمدند، برای حدود 20 متهم رای صادر شد از 3 تا 20 سال، کسانی که در این پروند محکوم شدند. ما را هم خواستند، گفتند چرا با این موسسه همکاری کرده اید؟ گفتیم اولا ما نمی دانستیم و دوما ما از وزارت علوم مجوز گرفتیم، خود وزارت علوم می بایست تمییز می داد که حالا یا متوجه نشدند یا ایشان وزارت علوم را فریب داده است. ما با مجوز این کار را کردیم و ما تبرئه شدیم و از این بازی خارج شدیم، در حالیکه خیلی ها محکوم شدند. پس یک پرونده اصلی وجود دارد که دادگاه آن هم علنی برگزار شد، جرایم ویژه اقتصادی برگزار شد و دادگان علنی بود. متهم ردیف اول فکر میکنم 20 سال حبس و تعدادی ضربه شلاق، نفر دوم 15 سال و به همین ترتیب افراد حبس گرفتند که فکر میکنم جمعا به پنجاه شصت سال حبس صادر شده است. ما در این پرونده تبرئه شدیم نه یک بار، چند بار در موضوعات مختلف ما را اظهار کردند و ما تبرئه شدیم، اصفهان اظهار شدیم. حتی این دوستمان در آمریکا می گوید چرا با فلانی برخورد نمی کنید چرا او را نمی گیرید، سر همین ادعاهای ایشان من دوباره برایم پرونده تشکیل شد، پلیس اطلاعات و پلیس فتا ما را خواستند و ما دوباره رفتیم پاسخ دادیم، اینطور نیست که ایشان به گونه ای رفتار می کند که انگار هر کاری می شود در این مملکت کرد یا ما ارتباطات آنچنانی داریم، اینطور نیست. ما هم شکایت کردیم، ما مدارک دال بر تبرئه شدن از این موضوع داریم، ما مستنداتی داریم که هیچ ارتباطی به دانشگاه های خارجی نداشتیم، پلیس فتا روی شکایتی که من از آن آقای خارج نشین کردم، نظریه داده است، نظریه مشخصی است که وکیل ایشان که می تواند مطالعه کند. کارشناس رسمی دادگستری آمده بررسی کرده، چهل پنجاه صفحه گزارش تهیه کرده است، مستندات آن موجود است، من می توانم به شما بدهم که منتشر کنید. تمام این ها بررسی شده و ثابت شده ایشان نشر اکاذیب کرده و قصد اخاذی داشته، تا این مرحله این است حالا شاید ایشان بیاید دفاع کند و تبرئه شود. ما واقعا دوست نداریم کسی به ناحق زندان بیفتد ولی ایشان نشر اکاذیب کرده و ما مستندات متقن قانونی داریم. علاوه بر خود آن شخص خارج نشین، مثل اینکه ایشان کانالی هم دارد در کانالش یکسری افراد می آیند کامنت های ایشان را بازنشر می دهند و زیر آن صحبت ها و شوخی ها می کنند، کسانی هم که به بازنشر اکاذیب کمک کردند، ما از آن ها هم شکایت کردیم. هفت هشت ده نفر شناسایی شده و بقیه در حال شناسایی هستند. ما از پلیس فتا کمک گرفتیم، از کارشناس رسمی دادگستری خواهش کردیم این افراد شناسایی شوند، بیایند دادسرا، بالاخره اگر این ها علیه آبروی ما می خواهند اقداماتی انجام دهند باید دلیل متقن داشته باشند که ندارند، چون ما خلافی نکردیم، ما شکایت می کنیم و به هیچ عنوان هم کوتاه نمی آییم. قطعا پیگیری حقوقی می کنیم و دوستان بیایند از خودشان دفاع کنند، انشاالله که تبرئه شوند. ما دوست داریم که همه افراد تبرئه شوند و برای هیچ کسی اتفاق قانونی و زندان برایش اتفاق نیفتد.
سوال کننده: شخص مذکور با رسانه هایی مثل بی بی سی مصاحبه داشته است، فکر نمیکنید این مصاحبه ها دلیلی بر صحت ادعاهای این فرد باشد؟
دکتر آریا پارسا: رسانه ها که بی بی سی از رسانه های خوب در خارج است نه از نظر اینکه من اخبارش را تأیید می کنم، از نظر سیستم هوشمند و حرفه ای برای دستیابی به اهداف پشت پرده خودش، رسانه خوبی است یعنی تلاش می کند آنچه می خواهد را در ذهن مخاطبش حک کند. اساسا کار رسانه ها این مدلی است که می خواهند در ذهن تو بگویند که مثلا این سیب قرمز است، خودشان نمی آیند مستقیم بگویند که این سیب قرمز است، می گردند که در جامعه هدفشان چه افرادی معتقد هستند که این سیب قرمز است و از آن افراد دعوت می کنند برای مصاحبه، حالا برای اینکه بگویند ما بی طرف هستیم یکی دو نفر را هم می آوردند که بگویند این سیب زرد است ولی آن ها را از آدم های ضعیف می آورند و آن هایی که می گویند سیب قرمز است را از قوی ها می آورند که وقتی این ها با هم مناظره می کنند، قرمز ها پیروز شوند. بعد در ذهن مخاطب این جا بیفتد که این درست و این کلام اصلح است. رسانه ها کارشان این است، اصلا رسانه ها سیاست گذاری فکریشان این است، شما خودتان رسانه ای هستید قطعا این را می دانید، رسانه ها کارشان فضاسازی و جریان سازی است. آن ها می خواهند در ذهن فرو کنند که فلان قضیه این شکلی است، مثلا رسانه معاندی مثل بی بی سی، قصدش این است که نشان دهد که این کشور دچار مشکل است، هرج و مرج است، پس قطعا می آیند از گزینه ها و مهره هایی که بر این طبل می کوبند کمک می گیرد. چه کسی بهتر از ایشان؟! قولچماق فضای مجازی! کسی که میخواهد از این طریق ارتزاق کند، یک پولی هم به او می دهند و یک مصاحبه ای هم ضبط می کنند، اصلا آن ها دنبال این افراد می گردند و آن چیزی که میخواهند را در ذهن مخاطب فرو می کنند.
سوال کننده: میشود توضیح دهید که چرا از رپورتاژ آگهی استفاده کردید؟ آیا واقعا می خواستید مقابله به مثل کنید؟
دکتر آریا پارسا: ما شرکت بخش خصوصی هستیم، ما شرکت تجاری هستیم، همه افراد دنبال تحقیق نیستند، استاد من آقای جک کنفیلد، یک سمیناری ایشان گذاشته بودند من شرکت کردم، ایشان می گفتند مردم حاضرند بمیرند اما عقاید خود را عوض نکنند. خیلی جمله جالبی است، همه افراد اینگونه نیستند که وقتی می بینند یک فردی آمده علیه میثم شکری ساز صحبت کرده بروند تحقیق کنند که آیا درست است یا نه. ممکن است بر اساس همان یک تصمیم نادرست برای من می گیرند، ما یک شرکت تجاری هستیم ما داریم تلاش می کنیم توسعه پیدا کنیم، تلاش می کنیم در زمینه های مختلف وارد بشیم، تلاش می کنیم آینده شرکتمان را بعد از حدود 11 سال ثبتی و چند سال فعالیت قبل از آن، حفظ کنیم، مسلم است که فضای مجازی برای ما حائز اهمیت است، مسلم است که اجازه نمی دهیم سئو سایت هایمان دچار اختلال شود، اجازه نمی دهیم یک نفر دروغ هایی را خیلی بلند و غوغا سالارانه مطرح کند و بعد هم ما از نظر تجاری آسیب ببینیم، قطعا ما هم کمک میگیریم، این جنگ رسانه ای است، وقتی در رسانه علیه شما جنگ می شود، شما که نمی نشینید دو دست را بر هم بگذارید و شکست را بپذیرید، شما هم وارد جنگ رسانه ای می شوید. من به این به صورت جنگ رسانه ای نگاه می کنم و نه بیشتر، من جواب هایی که باید می دادم را داده ام، ولی این یک جنگ رسانه ای با من است که من هم از همان ابزار استفاده می کنم تا در این جنگ پیروز بشم، قطعا من از رپورتاژ آگهی و هر چیزی که به بتواند به موتورهای جستجوی گوگل کمک کنم استفاده می کنم، حق طبیعی من است. فقط درباره من صحبت شود من هیچ چیز نگویم؟! آیا این انصاف است؟! مسلما ما از این استفاده می کنیم، چون ما شرکت تجاری و شرکت بخش خصوصی هستیم. رپورتاژ ها یک نکته دیگری هم دارد، ما در ریپورتاژها دروغ نگفتیم، مثلا ما چند بار گواهی ملی رعایت حقوق مصرف کننده را گرفتیم، اینکه مثلا در وزارت صمت پوشش خبری شده، همان را ما یک بار دیگر پوشش خبری دادیم، کتابی من نوشتم یا ترجمه کردم، این کتاب را در رپورتاژ آگهی مطرح کردیم. دروغ که نگفته ایم! همان چیزهایی که بوده را در رپورتاژهایمان مطرح کردیم، مضافا اینکه دشمنان و خارج نشینان هم علیه ما رپورتاژ کار کردند و ما از آن ها در دادسرا شکایت کردیم. یک سری سایت های فارسی دروغ هایی مطرح کردند و ما مجبور شدیم در دادسرا شکایت کنیم و دستور حذف این اخبار را بگیریم. به گونه ای رفتار می کنند که ما کاملا برای رضایت خداوند در حال گرفتن موش ها هستیم! مگر می شود؟! من سوالی دارم، من دغدغه میهن دارم، میخواهم برای کشورم کار کنم، این خیلی خوب است، اما این زمانی شک برانگیز می شود که شما مسائل را کامل پوشش نمی دهید، مثلا اوایل من فکر میکردم ایشان دغدغه مند است و قصدش سوت زنی است و من شروع کردم اطلاعات در اختیارش قرار دادم، مثلا فکر می کرد من مدرک تحصیلی ندارم، برایش فرستادم. این موارد را پوشش نداد و دربارش صحبت نکرد، وقتی من مستندات اخاذی برایش فرستادم نسبت به آن سکوت کرد، گفت بیا لایو استریم با هم صحبت کنیم، گفتم من لایو استریم بی طرفانه می آیم. ولی ایشان از روز اول شروع کرد با الفاظ رکیک من را مورد خطاب قرار داد، پس ایشان بی طرف نبود! وقتی شما می بینید یک شخصی بی طرف نیست و نگاهش در کشف حقایق نیست متوجه می شوید که او از این قضیه منتفع می شود و قصدش کمک به میهن نیست. مگر نه بی طرفانه می گفت ما این مستندات را داریم بدون اینکه لفظی به کار ببرد اعلام می کرد بیا از خودت دفاع کن، بعد در حیطه آزمایش قرار می داد و به یک جمع بندی می رسید، باز جمع بندی را به طرف ارائه می کرد، آخرین دفاع را می گرفت، دادگستری را همین شکل است، از خودت می توانی دفاع کنی و بعد که مستندات را خوب بررسی کردند بعد یک نظریه می دهند. دانشمندان هم وقتی یک نظریه علمی می دهند باز هم می گویند ممکن است اشتباه کنیم، هیچ وقت نمی گویند یک چیز متقن است و همین است که ما می گوییم. پس ایشان بی طرف نیست. نکته دوم این است که من چه زمان فهمیدم ایشان بی طرف نیست و دنبال کشف حقیقت نیست و دشمن تخریب و کسب درآمد و اخاذی از این راه است، زمانی بود که من دیدم مسائل کاملاً بی ربط را به هم ربط می دهد و از این یک مستمسکی می سازد برای یک غوغاسالاری خیلی عجیب و غریب و دور از ذهن، مثال، من دانشگاه Steinbeis بودم و یکسری از کلاس های ما شهر اشتوتگارد برگزار می شد. اشتوتگارت تا پاریس چهار ساعت با قطار راه است یا شاید کمتر، من آخر هفته ها بلیط قطار می گرفتم و می رفتم پاریس، طرف رفته بود عکس اینستاگرام من در پاریس را برداشته بود و تاریخ و ساعتش را نگاه کرده بود و دیده بود با تاریخ و ساعت یک فردی از صنعت قمار در شهر پاریس در یک محدوده زمانی است، از این به این نتیجه رسیده که من با ایشان ارتباط دارم! من همه را به خواندن کتاب توهم باهوشی دعوت می کنم، اصلا این یک قیاس مع الفارق است! این یک توهم باهوشی است! این یک خطای اثر هاله ای ذهنی است! چه ربطی دارد؟! الان من اینجا هستم، یک قاتل هم در شهر اصفهان است، یعنی من با او در ارتباط هستم؟! وقتی شما زیاد حرف بی پایه و اساس بزنی، مسلم است که تو دوست داری فقط حرف بزنی و برایت مهم نیست که چقدر مستند است. و می شود از همین دو تا روش فهمید که ایشان از این مسائل منتفع می شود و ایشان دغدغه میهن و کشور ندارد و دنبال این است که چیزی را جایی پیدا کند و روی آن مانور بدهد و خودش را مطرح کند، این عقده خود بزرگ بینی و عقده حقارت است! من فکر میکنم که بیشتر مسائل این چنین است و مگرنه هیچ کسی نمی آید با این چنین دلایل مهمل و بی پایه و اساسی، چنین تئوری را بنیان بنهد. من فکر میکنم در این قسمت هم سوال شما را پاسخ دادم.
سوال کننده: آیا باز هم مصاحبه میکنید؟
دکتر آریا پارسا: آیا باز هم مصاحبه میکنم؟ خیلی دوست ندارم پیرامون این موضوع مصاحبه کنم، چون هرچقدر که درباره این فرد خارج نشین صحبت کنم، به ایشان تریبون داده ام. اصلا ایشان دوست دارد، آقای برنارد شاو حرف خوبی می زند، می گوید من هیچ وقت با خوک ها کشتی نمیگیرم، میپرسند چرا، می گوید چون هم خیلی کثیف می شوم و هم اینکه خوک ها از این قضیه خوششان می آید. او دوست دارد که دائما اسم من را بیاورد، او دوست دارد هر روز چهار تا چیز در مورد من بگوید، چون می خواهد خودش را مطرح کند، اگر کسی حرفی برای گفتن داشته باشد نیازی به اسم کسی ندارد، حرفش را می زند. ولی او دوست دارد که اسم من را دائما مطرح کند تا خودش را بولد کند لذا من صلاح نمی بینم که به این آدم تریبون بدهم. و این مصاحبه را هم برای این انجام دادم چون خیلی به من گفتند که یک بار کامل با جزئیات همه چیز را توضیح بده که اگر کسی واقعا دنبال تحقیق است به آن نتیجه مطلوب برسد. اما اساسا من واقعا لازم نمیبینم مگر حالا شرایطی پیش بیاید که احساس کنم مجدد نیاز است.
سوال کننده: و کلام آخر …
دکتر آریا پارسا: کلام آخر، همان حرفی که طی مصاحبه گفتم را مجددا تکرار میکنم، متاسفانه عوام و مردم عادی دروغی را بهتر باور می کنند که آمیخته با حقایق باشد. دروغ های آمیخته با حقیقت را باور نکنید و این اقیانوس به عمق یک متر، یعنی دانستنی های زیاد ولی در عمق کم را یک مقدار تعدیل کنید و در مورد یک مساله ژرف فکر کنید تا بتوانید نتایج خیلی بهتری بگیرید و خیلی ممنونم که با من مصاحبه کردید.